آرشیو

آرشیو شماره ها:
۱۶

چکیده

در تاریخ تصوف و عرفان یکی از مهم ترین مسائل نظری که تأثیری پایدار و عمیق بر همه جریان های فکری عرفانی و در پیِ آن، ادبی داشته، مسأله میثاق یا عهد الست (سوره اعراف /172) است. این مفهوم در صدر اسلام عمدتاً با واژگان مندرج در آیه و ارائه معنای ظاهری آن انعکاس می یافت؛ اما با ورود آن به آثار اندیشمندان، سیر معنایی و تطور واژگانی آن نیز تغییر یافت و اغلب با عشق ازلی درآمیخت که در اوج خود در آثار مولوی متجلی شد. مولانا در اشعارش، چه در مثنوی و چه دیوان کبیر با ترکیبات اضافی و وصفی به عهد ازلی با تمام مظاهر و مفاهیم متنوّع آن اشاره می کند و در خوشه ای معنایی با کلمات جانشین با واژه الست به تفسیر و تأویل آن ها می پردازد. مولانا در آثار منثور خویش از جمله کتاب فیه مافیه نیز به گونه ای خاص به مفهوم الست پرداخته است. برای دریافت این مفهوم باید از طریق قرینه سازی این اصطلاحات با موارد مشترک در مثنوی و دیوان کبیر به تفسیر آن ها راه یافت به گونه ای که این سه کتاب را باید شرح و بسط و تأویل و تفسیر یکدیگر دانست. این مقاله با روش تحلیلی توصیفی ضمن ارائه بازتاب آیه الست در کتاب فیه مافیه از طریق نشان دادن برخی از موضوعات کلیدی هم نشین با این موضوع در کتاب یادشده، تفاوت شیوه این اثر با مثنوی معنوی و دیوان شمس را نیز بیان می کند.

Reflecting the verse of Alsat in the book Fiehmafieh With a look at Masnavi Ma'navi and Divan Shams

In Sufism and mysticism history, one of the important theoretical issues that has had a lasting and deep impact on all mystical and literary currents, is the issue of the covenant (Surah Al-A'raf, 172). At the beginning of Islam, this concept was mainly reflected by the words included in the verse and presenting its apparent meaning, but when it entered the works of thinkers, its semantic course and lexical development also changed and was mainly mixed with "eternal love" which reached its peak in the works of Molavi. In his poems, both in Masnavi and Diwan Kabir, he refers to the eternal covenant with all its various manifestations and concepts with additional and descriptive compounds, and he interprets them in a semantic cluster with words replaced by the word Alsat. Rumi in his prose works, including the book Fiehmafieh, also dealt with the concept of firstness in a special way, by correlating these terms with the common ones in Masnavi and Diwan Kabir. It is possible to interpret them in such a way that these three books should be explained and in a way known as each other's expansion and interpretation. This article, by presenting the reflection of the Alsat verse in the book Fiehmafieh, by showing some of the key topics associated with this one in the mentioned book, explains the difference in the style of this work with the Masnavi Ma'navi and Diwan Shams. 

تبلیغات