آرشیو

آرشیو شماره ها:
۲۱

چکیده

عراق از جمله کشورهایی است که به صورت بالقوه طیف قابل توجهی از مولفه های تعیین کننده امنیت و حصول به توسعه متوازن نظیر جمعیت جوان و منابع سرشار هیدروکربوری را دارا است. با این حال فرآیند توسعه اقتصادی- اجتماعی و امنیت پایدار این کشور درآغازین دهه های قرن بیست و یکم، به وضعیتی مخاطره آمیز و پرابلماتیک انجامیده است. عراق طی دو دهه اخیر و متعاقب فروپاشی رژیم صدام حسین، علیرغم فروش سالانه میلیاردها دلار درآمد نفتی و دریافت کمک های بین المللی با نارسایی تدارک خدمات عمومی نظیر قطعی گسترده برق، فقر و بیکاری فراگیر و تعارضات عمیق و مداوم بین نیروهای اجتماعی در عرصه اقتصاد سیاسی خود مواجه بوده است. پرسش آن است که بازتولید ناامنی و پیچیده شدن فرآیند توسعه اقتصادی- اجتماعی در عراق پسا صدام چگونه قابل فهم است؟ فرضیه پژوهش با اتکاء به رویکرد اقتصاد سیاسی نهادگرای داگلاس نورث بدین صورت طراحی شده که الگوی روابط میان ائتلاف حاکم و نیروهای مسلح و توانمند عرب سنی، متعاقب تکوین نظم دسترسی محدود در این کشور، زمینه بازتولید ناامنی و شکل گیری وضعیت پیچیده فراروی توسعه اقتصادی- اجتماعی این کشور را فراهم نموده است. یافته های پژوهش نشانگر آن است که گذار از یک نظم محدود و سرکوب گر به نظمی محدود، شکننده و متکثر، فرآیند سیاست گذاری های توسعه ای در عراق پساصدام را به سمت اقدامات بخشی نگر، غیرفراگیر و منفعتی تقلیل داده است. برآیند این وضعیت تعارض بین میان دولت و نیروهای رانت جو به شکل منازعه و بازتولید ناامنی و بی ثباتی بوده است پژوهش حاضر به روش اسنادی و با استفاده از منابع و متون موجود صورت گرفته است.

The Political Economy of Reproducing the instability and conflict in Post-Saddam Iraq

Iraq is one of the countries that potentially has a significant range of components determining security and achieving balanced development, such as a young population and rich hydrocarbon resources but the process of socio-economic development and sustainable security of Iraq, in the early decades of the 21st century, has led to a dangerous and problematic situation.. However, in the last two decades, since the fall of Saddam Hussein's regime, despite the billions of dollars in annual oil revenues and international aid, the country has been failed to provide the primary public services and confronted with the widespread poverty and unemployment, looting of public property and constantly violence by armed forces in it's political economy. The question is that, how can the reproduction of insecurity and the complexity of the socio-economic development process in post-Saddam Iraq be understood? The research hypotheses are designed in the framework of institutionalism theory of Douglass North in such a way that the development of a special type of political settlement in Post-Saddam Iraq within the framework of limited access order has provided the ground for the reproduction of violence and the problematic process of socio-economic development of this country. The research findings indicate that the transition from a limited and repressive order to a limited, fragile and pluralistic order has reduced the development policy process in post sadam Iraq to sectorial, non-inclusive and beneficial measures. The result of this situation has been a conflict between the government and rent-seeking forces in the form of conflict and the reproduction of insecurity and instability.

تبلیغات