آرشیو

آرشیو شماره ها:
۲۱

چکیده

هدف پژوهش حاضر مطالعه جامعه شناسی تاریخی روابط بین الملل زمینه های شکل گیری جریان های اجتماعی_ سیاسی کردستان ایران در  با استفاده از نظریه توسعه ناموزون و مرکب است. سوال اصلی پژوهش چنین بوده که کردستان ایران در دوره پهلوی با وجود ضعف شاخص های اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی چگونه امکان شکل گیری جریان هایی در بافت اجتماعی سیاسی را فراهم نمده است؟. دیدگاه غالب در امر توسعه به معنای کلی، حکم می کند که سطحی از توسعه اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی برای شکل گیری جریان های سیاسی اجتماعی لازم است، پس چگونه است که در کردستان ایران در عین وضعیت توسعه نیافتگی، با شکل گیری و تعدد جریان ها مواجه هستیم؟ روش مورد استفاده در این پژوهش، روش جامعه شناسی تاریخی است که متاثر از توالی اصطلاحات درونی خود ایده توسعه ناموزون و مرکب یعنی ناموزونی، ترکیب، توسعه به پیش رفته است. با توجه به مباحث نظری و مطالعات انجام گرفته در مورد کردستان ایران دهه های ۴۰ و ۵۰ ش/ ۶۰، ۷۰م. دست به گزینش داده ها و مباحث زده شده و از اعتبار نظری برآمده از میزان انطباق یافته ها با داده های تاریخی سود جسته ایم. نتایج نشان می دهد که منطق شکل گیری جریان های اجتماعی سیاسی در کردستان ایران نه با ارجاع به تغییرات درون/ بیرونی جامعه کردستان، بلکه براساس تعامل و همزیستی آن با جوامعی شکل گرفت که به لحاظ توسعه ای کردستان ایران وضعیت همزمانی های ناهمزمان قرار داشته است.  بنابراین شکل گیری و بعدا تلاقی جریان ها با هم در کردستان ایران در این موقعیت تاریخی را می توان از سویی ناشی از شلاق ضرورت بیرونی در یک وضعیت ناهمزمان با سیار نقاط و امتیاز عقب ماندگی کردستان در یک وضعیت همزمان با امر بین الملل دانست که این امر با ترکیب و جانشینی امر بین الملل با امر درونی کردستان ایران ممکن گشته است.

The social contexts of the formation of social -political currents of Kurdistan (focusing on decades of the 60s and 70s)

The purpose of the present study is to study the historical sociology of international relations in the context of the formation of the social-political currents of Kurdistan of Iran in its historical backwardness using the theory of Uneven and compound development. The main question of the research is that Iranian Kurdistan in the [second] Pahlavi period, despite the weakness of economic, social and cultural indicators, how is it possible to form currents in the socio-political context in a state of historical backwardness? The prevailing view on development in a general sense dictates that a level of economic, political, social and cultural development is necessary for the formation of social political currents. So how is it that in Iranian Kurdistan, despite the state of underdevelopment, we are faced with the formation and multiplicity of currents [and consequently their intersection]? The method used in this study is the method of historical sociology that has been influenced by the sequence of internal terms itself, the idea of Uneven and composite development, Uneven, composition, and development. According to the theoretical discussions and studies on the Kurdistan of Iran in the 60s, 70s Data selection and discussions have been made from the theoretical validity of the extent of the findings to the historical data. The results show that the logic of the formation of socio-political currents in Iranian Kurdistan was formed not by referring to the internal/external changes of the Kurdistan society, but based on its interaction and coexistence with societies that have been in a state of asynchronous synchronicity in terms of the development of Iranian Kurdistan. Therefore, the formation and later meeting of currents in Iranian Kurdistan in this historical situation can be on the one hand caused by the whip of external necessity in an asynchronous situation with the movement of points and the Historical Lag of Kurdistan in a simultaneous situation with the international affairs. The international community knew that this was possible by combining and replacing the international affairs with the internal affairs of Iranian Kurdistan.".

تبلیغات