آرشیو

آرشیو شماره ها:
۲۷

چکیده

یکی از پدیده هایی که وقوع آن در نظام های سرمایه داری بسیار محتمل است، بحران های اقتصادی می باشد. متغیرهای توضیح دهنده بازیابی پس از بحران را می توان به دو دسته متغیرهای ساختاری و سیاستی تقسیم بندی کرد. بنابراین این پرسش مطرح می شود که آیا دولت ها می توانند با اتخاذ سیاست هایی خروج کشورها از بحران های اقتصادی را سرعت بخشند. پژوهش حاضر با هدف پاسخ گویی به این پرسش از داده های مربوط به 42 بحران در 26 کشور از جمله ایران استفاده می کند و با استفاده از روش داده های ترکیبی تلفیق شده به تجزیه وتحلیل داده ها می پردازد. یافته های پژوهش نشان می دهد که اولاً، سیاست مالی انبساطی اثر منفی و معناداری بر خروج از بحران دارد؛ ثانیاً، اثر سیاست پولی بر خروج از بحران به صورت خطی نیست، بلکه در مواردی که بحران ناشی از بحران سیستماتیک بانکی باشد، سیاست پولی اثر منفی و معنادار دارد و در دیگر بحران ها این متغیر اثر مثبت و معناداری بر سرعت خروج از بحران دارد. در ضمن سیاست ارزی اثر مثبت و غیرمعناداری بر سرعت خروج از بحران دارد. به علاوه، سیاست های طرف عرضه از طریق متغیرهای حداقل دستمزد قانونی و مالیات بر درآمد اثر منفی معناداری بر خروج از بحران های اقتصادی دارند. بدین ترتیب سیاست گذاران می توانند با ترکیب سیاست های تقاضا و عرضه برای تسریع خروج اقتصاد از بحران اقدام کنند.

Comparative Analysis of Factors Affecting on Countries' Recovery from the Economic Crisis with a Focus on Iran's Economy

One of the phenomena that is very likely to occur in capitalist systems is economic crises. The variables that explain post-crisis recovery can be divided into two categories; He divided structural and policy variables. Therefore, the question arises as to whether governments can accelerate the exit of countries from economic crises by adopting policies. In order to answer this question, the present study uses data related to 42 crises in 26 countries, including Iran, and analyzes the data using the combined data method. The research findings indicate that, firstly, expansionary fiscal policy has a negative and significant effect on overcoming the crisis. Second, the effect of monetary policy on overcoming the crisis is not linear, but in cases where the crisis is caused by a systematic banking crisis, monetary policy has a negative and significant effect, and in other crises, this variable has a positive and significant effect on the speed of exit from the crisis. Meanwhile, foreign exchange policy has a positive and insignificant effect on the speed of exit from the crisis. In addition, supply-side policies through the variables of legal minimum wage and income tax have a significant negative effect on overcoming economic crises. In this way, policymakers can act by combining supply and demand policies to accelerate the economy's exit from the crisis.

تبلیغات