بررسی انتقادی موافقان فرا تجدد در ایران
آرشیو
چکیده
پست مدرنیسم بیشتر به عنوان یک مکتب فکری و شکلی از اندیشه که نقدی فلسفی بر کلان روایت ها دارد، در جامعه علمی شناخته می شود. بنابراین تعبیر ما از این مقوله، همانند نظرفردریک جیمسون است که از پست مدرنیسم به منزله یک «گفتمان نظری» یاد می کند. حال این جریان که جایگاهی جدی در سیر تاریخی تفکر غرب یافته، همچون بسیاری دیگر از جریان های فکری به ایران راه یافته به طوری که امروزه کنکاش در مسائل پست مدرنیسم یکی از جریان های مهم اندیشگانی در ایران معاصر محسوب می شود. بر این اساس جریان شناسی موافقان حضور پست مدرنیسم در ایران و پیامدهای حاصل از آن، موضوع اصلی مقاله حاضر را تشکیل می دهد. در این خصوص ابتدا دیدگاه های موافق و شاخصه های منتسب به این جریان بررسی شده، سپس پیامدهای ناشی از این حضور همچون سنت انگاری پست مدرنیستی، حاکم شدن منطق نسبیت باوری، حفظ و نفی وضع موجود، رشد نیهیلیسم و شوق پُرسش و اندیشیدن بیان می شود. مقاله حاضر با بررسی میزان و چگونگی حضور پست مدرنیسم در ایران و کاوش پایه های فکری موافقان آن، در پی یافتن پاسخ به این پرسش است که هر کدام از جریان های موافقی که با بهره بردن از این مکتب، در تقویت و پررنگی آن مؤثر بوده اند و حیات خود را در نسبت با این وضعیت جدید تعریف کرده اند، چه پیامدهای فکری- سیاسی در جامعه ایرانی بدنبال داشته است؟ نتایج حاصل از بررسی مسئله مورد اشاره به قرار ذیل است: الف. استفاده گزینشی از ابزارهای روش شناختی پست مدرنیسم برای نیل به مقصود در جریان های موافق، حضور پست مدرنیسم را ناقص و به صورتی شبه پست مدرن درآورد. ب. پیامدهای این جریان، فارغ از رشد و یا افول سنت، حفظ یا نفی وضع موجود، حاکم شدن نسبیت باوری و رشد بی مبنایی که ظهور و بروزشان وابسته به مکان های جغرافیایی و شرایط فکری و خاص نمی باشد، می تواند پیامدهای دیگر مختص زیست بوم ، داشته باشد. این امر در ایران با «روی آوری به تفکر» نمایان شد.Critical Review of Post-Modernity Supporters in Iran
Postmodernism is more known as a school of thought and a form of thought which has a philosophical critique on the great narratives in the scientific community. Therefore, our interpretation of this category is similar to the point of view of James Ford who denotes postmodernism as a "theoretical discourse." Now, this trend which has a serious place in the historical pathway of Western thought, has come to Iran such as many other currents of thought so that, today's research in the field of postmodernism is considered as one of the most important current trends in contemporary Iran. Accordingly, knowing the flow of supporters, presence of postmodernism in Iran and its consequences are the main subject of the present article. In this regard, the views and attributes related to this process are examined firstly, and then consequences of this presence such as postmodernist traditionalism, dominance of relativism logic, preservation and negation of the present situation, growth of nihilism, and questioning and thinking enthusiasm are mentioned.
The present paper examines the extent and state of postmodernism in Iran and explores the foundations of its intellectual supporters, to seek the answer of this question that each of the accordant currents which have been effective by benefiting from this school in its strengthening and bolding and its life has defined in relation to this new situation, what are the political-intellectual consequences in the Iranian society?
The crucial results of studying the problem are as follows:
a.The selective use of postmodernist methodological tools to achieve the accordant currents flawed postmodernism presence as incomplete and quasi-postmodernism.
b.The consequences of this process, regardless of the growth or decline of tradition, maintenance or rejection of the present situation, dominance of relativism and growth of unfoundedness, whose emergence is not dependent on geographic locations and particular intellectual and specific conditions, can have other consequences specific to the ecosystem. This issue has become apparent in Iran with a "convergence of thinking."