اثر هوش هیجانی بر بهره وری منابع انسانی با توجه به نقش میانجی ترومای سازمانی (مقاله علمی وزارت علوم)
درجه علمی: نشریه علمی (وزارت علوم)
آرشیو
چکیده
هدف این پژوهش بررسی اثر هوش هیجانی بر بهره وری منابع انسانی با نقش متغیر میانجی ترومای سازمانی بود که به روش پیمایشی و مبتنی بر الگویابی معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزار SMART PLS انجام شد. برای جمع آوری داده ها از پرسش نامه های استاندارد هوش هیجانی وانگ و لو (2000)، ترومای سازمانی دیهیم پور و دولتی (1398) و بهره وری نیروی انسانی هرسی و گلد اسمیت (1980) استفاده شد. جامعه آماری پژوهش را کلیه کارکنان سازمان بنادر و کشتیرانی چابهار تشکیل دادند . از این جامعه، با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده 103 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. جهت تعیین پایایی پرسش نامه ها از روش های آلفای کرونباخ و پایایی ترکیبی و جهت تأیید روایی آن ها نیز از روایی واگرا و همگرا استفاده شد. نتایج نشان داد هوش هیجانی بر ترومای سازمانی اثر منفی (57/0-) و بر بهره وری منابع انسانی اثر مثبت (30/0) دارد. اثر منفی ترومای سازمانی نیز بر بهره وری منابع انسانی مورد تأیید قرار گرفت (28/0-). اثر غیرمستقیم هوش هیجانی بر بهره وری منابع انسانی از طریق نقش میانجی گر ترومای سازمانی نیز تأیید شد (01/0p<). با توجه به نتایج پژوهش، متغیر هوش هیجانی در کارکنان جهت بالا رفتن بهره وری منابع انسانی از اهمیت بالایی برخوردار است. ضمن این که، توجه به هوش هیجانی کارکنان برای جلوگیری از اثرات مخرب ترومای سازمانی مهم و حائز اهمیت می باشد.The Effect of Emotional Intelligence on Human Resource Productivity with the Mediating Role of Organizational Trauma
Introduction One of the most important organizational resources is human resources. Hence, recognizing the factors that affect the productivity of human resources is important. Therefore, the purpose of this study was to investigate the effect of emotional intelligence on human resources productivity with the mediating role of organizational trauma. Method This study was conducted through a survey method based on structural equation modeling using the SMART PLS software. The instrumnts included Bar-An's emotional intelligence (2000), Dehympour and Dovlati Organizational trauma (1396), and Hersey and Gold Smith's human resource productivity (1980) questionnaires. The statistical population of the study consisted of all employees of the Chabahar Ports and Shippin Organization. From this population, 103 emploees were selected by simple random sampling method as research sample. To determine the reliability of the questionnaires, Cronbach's alpha and composite reliability were used. Convergent validity also used for testing questionnaires’ validity. Results The results showed that emotional intelligence has a negative effect on organizational trauma (-0.57) and a positive effect on human resource productivity (0.30). Organizational trauma also has a negative effect on human resource productivity (-0.28). The indirect effect of emotional intelligence on human resource productivity through mediating role of organizational trauma was also confirmed (p <0.01). Discussion According to the research results, the emotional intelligence is very important to increase the productivity of human resources. In addition, paying attention to employees' emotional intelligence is important to prevent the destructive effects of organizational trauma