آرشیو

آرشیو شماره ها:
۳۳

چکیده

مقاله حاضر با تلفیق مفهوم استعاره لکان و بلاغت استعمارزدا به عنوان چارچوب نظری، به تحلیل بلاغی سخنرانی های حسن ازغدی می پردازد. پیش فرض مقاله آن است که سیاست گام دوم جمهوری اسلامی، رویکرد دوگانه به مدرنیته در یک سطح، و مدرنیزاسیون در سطح دیگر، دارد. سؤال پژوهش این است که «بلاغت حسن ازغدی چگونه در خدمت بازتولید دال های استعمارزدای گفتمان جمهوری اسلامی قرار دارد؟». براساس نظریه استعمارزدایی، گسست از میراث استعمار مستلزم گفتمان سازی است. لذا، برای فهم استعارگی در بیان ازغدی هم به عنوان یک رویکرد گفتمانی و هم به عنوان یک صنعت بلاغی، از روش پنج مرحله ای «استعاره مفهومی» استین (۱۹۹۸) استفاده می کنیم. سخنرانی ازغدی با عنوان تمدن سازی اسلامی به دلیل محتوای استعمارزدایانه شاخص آن به صورت قضاوتی برای بررسی انتخاب شده است. بر آن هستیم که «بیداری اسلامی» استعاره اصلی ازغدی و انسجام دهنده ایده تمدن سازی اسلامی او است. ذیل این استعاره، چهار مفهوم کانونی استخراج و تحلیل می شود: دعوت، استعلاء، ارگانیسم، و دیگری سازی که سه مفهوم اول برسازنده مفاهیم کانونی گفتمان استعمارزدای جمهوری اسلامی و آخرین مفهوم براندازنده گفتمان های رقیب یعنی سرمایه داری و بنیادگرایی هستند. در یافته های پژوهش، استعاره های عمده ذیل هریک از این چهار مفهوم به روش استین بررسی می شوند. در بخش نتیجه گیری و در پاسخ به پرسش اصلی، اشاره می شود که استعاره در بلاغت ازغدی ذهن مخاطب را برای گسست از معرفت شناسی لیبرال و بازگشت به نظام فکری اسلامی به عنوان سنگ بنای تمدن اسلامی و بدیل تمدن غرب ترغیب می نماید.

The decolonial rhetoric of the Iranian Principalists: Metaphoricity in Hassan Azghadi

This study uses Lacanian metaphor and decolonial rhetoric as the theoretical framework in its analysis of the Iranian principalist intellectual Hassan Azghadi. It proposes that Iran’s modern polity is defined by its dual stance towards modernity at one level and modernization at another. The analysis seeks to answer the question “How does Azghadi’s Rhetoric reproduce the nodal points of the IR’s decoloniality?”. To answer this question, we analyze the decoloniality in Azghadi’s rhetoric by highlighting the use of metaphor in it. According to the decoloniality theory, delinking from the heritage of colonialism necessitates discourse-building. To understand the metaphoricity of Azghadi both as a discourse and as a rhetorical trope at the semantic level, we rely on “conceptual metaphor”, a five-step method developed by Steen (1998). Azghadi’s speech on Islamic Civilization-making is purposively selected for its resonating decolonial content. We contend that “Islamic awakening” is a very broad metaphor that gives coherence to the idea of Islamic civilization-making. Under it, we come to four nodal points: VOCATION, TRANSCENDENCE, ORGANISM, and OTHERIZATION. While the first three construct the nodes of the IR’s decolonial discourse, the last dislocates the rivaling capitalist and fundamentalist discourses. Finally, the minor metaphors under each node are studied based on Steen’s model. In conclusion, we review how these metaphors inspire Azghadi’s audiences for delinking from the liberal epistemology and re-appropriating the Islamic thought system as the cornerstone of their civilization.

تبلیغات