آرشیو

آرشیو شماره ها:
۳۳

چکیده

 مسئله مورد بررسی پژوهش حاضر، برگرفته از آرای سید جمال الدین اسدآبادی و مرتضی مطهری است که باور به قضا و قدر را در سرنوشت جوامع تأثیرگذار می دانند. در پژوهش حاضر، نظریه اجتماعی دو متفکر مسلمان با شیوه تطبیقی بررسی شده است. نظریه اجتماعی اسدآبادی درباره باور به قضا و قدر، بیشتر تاریخی- تجربی است و بازه زمانی آن، تاریخ قبل و بعد از اسلام و قلمرو مکانی آن، تاریخ جهان است. نظریه اجتماعی مرتضی مطهری درباره باور قضا و قدر، بیشتر تاریخی- فلسفی است و بازه زمانی آن، تاریخ بعد از اسلام و قلمرو مکانی آن، بیشتر تاریخ اسلام و کشورهای اسلامی است. هر دو معتقدند فهم مستشرقین از قضا و قدر نادرست است. اما اسدآبادی این فهم نادرست را مغرضانه و هدفمند و مطهری غیرمغرضانه و ناشی از اطلاعات اندک مشترقین و تأکید بیش از حد بر آیات قرآن بدون در نظر گرفتن آرا و اندیشه های پیامبر و امامان می داند. هر دو معتقدند که چگونگی فهم قضا و قدر بر پیشرفت و انحطاط کشورهای مسلمان مؤثر است و در حال حاضر، فهم نادرست از قضا و قدر در کشورهای مسلمان موجب خمودگی و سستی و مانع پیشرفت آن ها است. 

Social theory of destiny (Ghada and Ghadar) from Jamal-Aldin Asad Abadi and Morteza Motahari points of view

AsadAbadi and Motahari contened that Believing in Ghada and Ghadar affects destiny of societies. The problem in this article is inspired by thoughts of Jamal-Aldin Asad Abadi and Morteza Motahari. Social theories of both thinkers about Ghada and Ghadar are studied by comparative method. Asad Abadi’s theory about Ghada and Ghadar is more historical-experimental, during the history of before and after Islam and its spatial domain is world history. On the other hand, social theory of Morteza Motahari is more historical- philosophical, about after the appearance of Islam and its domain is Islamic history and Islamic nations. Both thinkers believe that understanding of Orientals about Ghada and Ghadar is false. This false understanding is intentional and biased according to Asad Abadi’s view but unintentional and unconscious as a result of less information and excessive focus on Quran and less focus on thoughts of the prophet and Imams in Motahari’s viewpoint. Both thinkers believe in the positive role of unbiased Ghada and Ghadar understanding on development of Islamic nations. Nowadays biased understanding about Ghada and Ghadar in Islamic nations is a barrier to development and results in sloth and indolence. Keywords: Ghada Ghadar believe, fatalism, Jamal-Aldin Asad Abadi, Morteza Motahari, Orientalists, development.

تبلیغات