آرشیو

آرشیو شماره ها:
۳۳

چکیده

  مسئله پژوهش، برگرفته از آرای جمال الدین اسدآبادی است که کارکرد دین را موجب پیشرفت و تحریف آن را موجب انحطاط دانسته است. قضا و قدر یکی از باورهای دینی بین مسلمانان است که به اعتقاد اسدآبادی، موجب ایجاد انرژی ، انگیزه حرکت و تلاش است. در پژوهش های پیمایشی متداول با الهام از چند نظریه پرداز غربی، به جای قضا و قدر از مفهوم تقدیرگرایی استفاده شده است که معادل جبرگرایی است. این تعریف مورد تأیید آثار نظم (حافظ و مولانا)، نثر (کتب مرجع و مطالعات غیرپیمایشی) و آرای اسدآبادی، اشقر، دوباسکیه، بل و هترلی نیست. مواجهه سوروکین، محسنی، ازکیا و عجمی با تعریف و سنجش جبرگرایانه از تقدیرگرایی، محتاطانه است. آثار غیر پیمایشی با ژرف نگری بیشتر، بعدی از تقدیرگرایی را آشکار کرده که از نگاه سطحی و یک سونگر آثار پیمایشی دور مانده است. تعریف تقدیرگرایی در آثار غیر پیمایشی با تعریفی از مترادف آن، یعنی قضا و قدر که در بین مردم عادی متداول و مورد تأیید اسدآبادی نیز است، قرابت بیشتری دارد.  

A Comparative Study of Ghada and Ghadar Concept between Surveys and Non-Surveys Research

The issue of this paper is inspired by Jamal Al-din  Asad Abadi’s views. He believes religion plays a positive role in development in Islamic societies and a distorted religion brings about declination. Ghada and Ghadar, as one of the Islamic beliefs, causes energy, and motivation needed for movement. Current surveys, inspired by some western theorizers, use fatalism instead of Ghada and Ghadar. Fatalism somehow means determinism.  Asad Abadi, Ashghar, Du Baskieh, Bell and Heterly, poetic works (Hafez and Molana) and prose works (encyclopedias and non -survey research), disagree with this definition. Sorokin. Mohseni, Azkia and Ajami have paid attention to fatalism carefully. Non-survey works declare an additional aspect of fatalism different from non- deep and biased survey research. The definitions used in non- surveys that is more popular, is more similar to Asad Abadi’s definition.

تبلیغات