دین؛ دوسویه ایمان و عمل: خوانش حیات دینی ویتگنشتاین متأخر (مقاله علمی وزارت علوم)
درجه علمی: نشریه علمی (وزارت علوم)
آرشیو
چکیده
توصیف و روایت ویتگنشتاین از دین، ایمان و نحوه ارتباط آن با عمل یکی از رویکردهای مهم در فلسفه دین معاصر است که بسیاری از تحقیقات و پژوهش های علوم انسانی و علوم اجتماعی را تحت تأثیر قرار می دهد؛ بنابراین، دیدگاه ویتگنشتاین در این خصوص درخور بررسی دقیق تر، ارزیابی مجدد، زمینه سازی و کاربرد آن در اجتماع است. روش جستار حاضر به صورت توصیفی و تحلیل محتوا است. در این مقاله حقیقت و ماهیت ایمان و تلازم آن با عمل بر اساس آثار متأخر ویتگنشتاین، ازجمله پژوهش های فلسفی، فرهنگ و ارزش و درس گفتارهایی درباره باور دینی توصیف و تحلیل شده است. از آثار و درس گفتارهای پراکنده دینی ویتگنشتاین استنباط می شود که او هم در نظر و هم در عمل دل مشغول رابطه ایمان و عمل بوده است، البته به روش خاص خود. نظریه کاربردی معنا که جان مایه و پایه اصلی تفکر متأخر او است به همین قصد و غایت بوده است. بدین ترتیب ویتگنشتاین با استفاده از اصطلاحات خاص خود، نظریه «کاربردی معنا» و استعاره «بازی های زبانی» و «صورت حیات» توضیح می دهد که دین نظام به هم پیوسته ای است از ایمان و عمل و نمی توان این دو را از هم تفکیک کرد و میانشان رابطه تلازم وجود دارد.Religion; the Binary of Belief and Practice: A Reading of the Late Wittgenstein’s Religious Life
Wittgenstein’s narrative of religion, faith, and its relation to practice has led to one of the important approaches in the contemporary philosophy of religion, influencing many researches in the humanities and social sciences; Thus, Wittgenstein’s view in this regard deserves more careful consideration, reassessment, and preparation for application in society. The present research method is descriptive and a kind of content analysis. This article describes and analyzes the truth and nature of faith and its relation to practice based on Wittgenstein’s later works, including Philosophical Investigations , Culture and Value , and Lectures on Religious Belief . It is inferred from Wittgenstein's scattered works and lectures on religion that he was concerned both in thought and in practice with the relationship between faith and action, albeit in his own way. The use theory of meaning, which is the basis of his later thought, has been brought up for this purpose. Using his own terms “use theory of meaning” and the metaphor of “language games” and “the form of life”, Wittgenstein explains that religion is an interconnected system composed of faith and practice, and that the two are concomitant and cannot be separated.