کلید واژه ها: تحدی دلالت مطابقی حفظ ذکر مجنون مقتسم

حوزه های تخصصی:
شماره صفحات: ۷۳ - ۹۴
دریافت مقاله   تعداد دانلود  :  ۱۰۰

آرشیو

آرشیو شماره ها:
۵۷

چکیده

جاودانگی تحریف ناپذیری قرآن دارای ادله نقلی از کتاب و سنت و ادله عقلی است. ادلّه نقلی آن از قرآن، آیه 9 سوره حجر و آیه 42 سوره فصلت است که خداوند در آن ها به ترتیب، خبر از حفظ قرآن و نیز عدم ورود باطل در آن داده است. تحقیق حاضر، نحوه دلالت این آیات بر تحریف ناپذیری قرآن با محوریت مفهوم کلمه مجنون را بررسی کرده است. با توجه به بررسی لغوی این واژه، باورهای جاهلیت پیرامون آن، تحلیل مراد مخاطبان پیامبر از استعمال آن و ادبیات قرآنی پیرامون آن، ثابت شد که از منظر مخاطب اولیه قرآن، مجنون نه دیوانه، بلکه کسی است که با جنّیان در ارتباط بوده و از آن ها کهانت، شاعری و ساحری می آموزد. لذا مقتسمانی که قرآن را بخش بخش نموده، بخشی را کهانت و بخشی را شعر می پنداشته و پیامبر را به دلیل ارائه سایر معجزات غیر از قرآن، ساحر خطاب می کردند، به ایشان تهمت ارتباط با جنّیان داده و مبدأ وحی را نه خداوند، بلکه جنیان می دانستند. از همین رو، قرآن در دو آیه مورد بحث و نیز سیاق پس و پیش آن، این اتهام را از پیامبر رفع کرده، خدا را هم مبدأ وحی و هم حافظ آن از دست برد شیاطین معرفی نموده، خود قرآن را عزیز و منیع دانسته و ورود جن به آن را نفی کرده است. بنابراین دلالت مطابقی آیات بر عمومیت و جاودانگی تحریف ناپذیری قرآن و تفهیم این معنا برای مخاطب اولیه رد شد؛ هرچند امکان وجود سایر دلالت ها در این دو آیه شریفه بر جاودانگی تحریف ناپذیری وجود داشته باشد.

Reconsideration of the Corresponding Implication of the Verses "Inviolability"

The immortality of the Qur'an`s inviolability has a narrative proof of the book and tradition and rational evidence. The narrations from the Qur'an are verse 9 of Surah Al-Hijr and verse 42 of Surah Fussilat in which God has announced the memorization of the Qur'an and the non-entry of falsehood in it, respectively. The present study examines the meaning of these verses on the inviolability of the Qur'an, focusing on the concept of the word jinn. According to the lexical study of this word, the beliefs of ignorance about it, the analysis of the Prophet's audience's intention to use it and the Qur'anic literature around it, proved that from the point of view of the original audience of the Qur'an, the jinn is not crazy, but someone who has been in contact with jinns. They learn priesthood, poetry and magic. Therefore, the authority that divided the Qur'an into parts, considered it a part of the priesthood and a part of the poem, and called the Prophet a sorcerer because of presenting other miracles besides the Qur'an, slandered him and did not reveal the origin of revelation. God, but the jinn knew. Therefore, the Qur'an removes this accusation from the Prophet in the two verses under discussion and the context before and after it, introduces God as both the source of revelation and its memorizer of the devils, and considers the Qur'an itself to be dear and forbidden. And the entry of the jinn into it has negated. Therefore, the corresponding signification of the verses on the generality and immortality of the Qur'an's inviolability and the understanding of this meaning were rejected for the original audience, although it is possible that there are other indications in these two noble verses on the inviolability of the immortality.

تبلیغات