مقایسه اثربخشی آموزش ایمن سازی در برابر استرس و آموزش تنظیم هیجان بر کفایت اجتماعی و رفتارهای پرخطر در دختران نوجوان (مقاله علمی وزارت علوم)
درجه علمی: نشریه علمی (وزارت علوم)
آرشیو
چکیده
هدف: هدف پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی آموزش ایمن سازی در برابر استرس و آموزش تنظیم هیجان بر کفایت اجتماعی و رفتارهای پرخطر در دانش آموزان دختر بود. روش پژوهش: پژوهش حاضر، از نوع پژوهش های نیمه آزمایشی با پیش آزمون و پس آزمون و پیگیری همراه با گروه گواه بود. جامعه آماری این پژوهش شامل تمامی دانش آموزان دختر دوره دوم متوسطه شهرستان رامهرمز در سال تحصیلی 99-1398 بود که در مدارس این شهر مشغول به تحصیل بودند. از این جامعه آماری، به روش نمونه گیری تصادفی چندمرحله ای 3 مدرسه انتخاب شد. دو مدرسه به طور تصادفی به گروه های آزمایشی 1 و 2 و یک مدرسه به عنوان گروه گواه گمارده شدند. تعداد گروه آموزش ایمن سازی در برابر استرس براساس پروتکل مایکنبام (2007) شامل 23 نفر و گروه آموزش تنظیم هیجان گراس (2002) شامل 22 نفر و گروه گواه شامل 25 نفر، افراد شرکت کننده در این پژوهش بودند. ابزار مورد استفاده در این پژوهش شامل پرسشنامه کفایت اجتماعی فلنر و همکاران (1990)، پرسشنامه خطرپذیری نوجوانان ایرانی زاده محمدی و احمدآبادی (1387) بود. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر به کمک نرم افزار SPSS.22 صورت گرفت یافته ها: نتایج نشان داد که بین گروه های آزمایشی و گروه گواه از لحاظ متغیرهای کفایت اجتماعی (64/34=F، 001/0>P) و رفتارهای پرخطر (56/56=F، 001/0>P) تفاوت معنی داری وجود دارد. همچنین، مشخص شد که روش آموزش تنظیم هیجان تأثیر بیشتری بر میزان بهبود کفایت اجتماعی و رفتارهای پرخطر دارد. نتیجه گیری: می توان نتیجه گرفت آموزش ایمن سازی در برابر استرس و آموزش تنظیم هیجان بر کفایت اجتماعی و رفتارهای پرخطر در دانش آموزان دختر موثر بود.Comparison Of the Effectiveness of Immunization Training Against Stress and Emotion Regulation Training on Social Adequacy and High-Risk Behaviors in Adolescent girls
Aim: The aim of this study was to compare the effectiveness of immunization training against stress and emotion regulation training on social adequacy and high-risk behaviors in Adolescent girls. Methods: The present study was a quasi-experimental study with pre-test and post-test and follow-up with a control group. The statistical population of this study included all female high school students in Ramhormoz city in the academic year of 2019-20 who were studying in schools of this city. From this statistical population, 3 schools were selected by multi-stage random sampling method. Two schools were randomly assigned to experimental groups 1 and 2 and one school as a control group. The number of stress immunization training groups according to Mickenbaum (2007) protocol included 23 people and the emotion regulation training group (2002) included 22 people and the control group consisted of 25 people participated in this study. The instruments used in this study included the social adequacy questionnaire of Flanner et al. (1990), the risk-taking questionnaire of Iranian-born Mohammadzadeh and Ahmadabadi (2008). Data analysis was performed using repeated measures analysis of variance using SPSS.22 software. Results: The results showed that there is a significant difference between the experimental groups and the control group in terms of social adequacy (F=34.64, P<0.001) and high-risk behaviors (F= 56.56, P<0.001). Also, it was found that emotion regulation training method has a greater effect on improving social adequacy and high-risk behaviors. Conclusion: It can be concluded that stress immunization training and emotion regulation training were effective on social adequacy and high-risk behaviors in female students.