واکاوی شاخص های پیش بینی کننده دلزدگی زناشویی بر اساس تجارب زیسته زوجین مراجعه کننده به مراکز مشاوره و ارائه الگوی مطلوب (مقاله علمی وزارت علوم)
درجه علمی: نشریه علمی (وزارت علوم)
آرشیو
چکیده
هدف: یکی ازآشفتگی های روان شناختی در روابط زوجین، دلزدگی زناشویی است؛ به طوریکه ظهور بستر مشکلات روان شناختی و سردی روابط عاطفی به تدریج زوجین را به سوی جدایی سوق می دهد. بنابراین هدف از پژوهش حاضر واکاوی شاخص های پیش بینی کننده دلزدگی زناشویی بر اساس تجارب زیسته زوجین بود. روش: تحلیل داده های کیفی با رویکرد پدیدارشناسی مبتنی بر روش کلایزی بود. مشارکت کنندگان شامل زوجین مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهر اصفهان بودند که با روش نمونه گیری هدفمند و برطبق ملاک های ورود انتخاب شدند. تجارب افراد با ابزار مصاحبه عمیق و نیمه ساختار یافته مورد بررسی قرار گرفت و داده ها با 23 مصاحبه به اشباع رسید. اعتبارسنجی داده ها با سه روش دریافت بازخورد از مشارکت کنندگان، روش کدگذاران مستقل و روش گروه خبرگان (3 نفرمتخصص) انجام گرفت و معیارهای تعیین دقت و استحکام داده ها رعایت شد. یافته ها: نتایج نشان داد انباشته شدن احساسات، پریشانی عاطفی در روابط زوجین و تنش های زندگی، باعث فرسودگی روانی و سرانجام به دلزدگی زناشویی منجر می شود. هم چنین، نتایج نشان دهنده 22 مضمون فرعی و 7 مضمون اصلی شامل (عوامل هیجانی و عاطفی، عوامل شناختی، عوامل روان شناختی، عوامل رفتاری، عوامل سیستمی، عوامل اقتصادی و روابط جنسی) بود ک ه با استفاده از روش های ویژه اعتباریابی کیفی روایی سنجی و مورد تأیید قرار گرفت. نتیجه گیری: براساس یافته های حاصل از این پژوهش می توان گفت شناسایی و توجه به عوامل پیش بینی کننده پدیده دلزدگی، زوجین را به سوی یافتن راه-کارهای اثربخش و جلوگیری از بروز این پدیده هدایت می نماید، و بر اساس یافته ها الگوی شاخص های پیش بینی کننده دلزدگی زناشویی طراحی شد. از این رو پیشنهاد می شود این شاخص ها در تدوین پروتکل های مشاوره ای در زوج درمانی مورد استفاده قرار گیرد.Determining Predictive Indicators of Marital Boredom Based on Lived Experiences of Couples Referred to Counseling Centers and Convenient Pattern: A Qualitative Research
Aim: One of the psychological disturbances in couples' relationships is marital boredom; as the emergence of bedrock, psychological problems and the coldness of emotional relationships gradually lead the couple to separation. Therefore, the aim of this study was to investigate the predictive indicators of marital boredom based on couples' lived experiences. Method: Analysis of qualitative data with phenomenological approach was based on Colaizzi method. Participants included couples referring to counseling centers in Isfahan who were selected by purposive sampling method and according to the inclusion criteria. Individuals' experiences were examined using in-depth and semi-structured interview tools, and the data were saturated with 23 interviews. Results: In the first stage of coding, 225 basic themes were extracted from the text of the interviews. In the second stage, 22 sub-themes and in the third stage, 7 main themes were identified. Data validation was performed by three methods of receiving feedback from participants, the method of independent coders and the method of a group of experts (3 experts) and the criteria for determining the accuracy and robustness of the data were observed. Conclusion: The results showed that the accumulation of emotions, emotional distress in marital relationships and life tensions, leads to mental exhaustion and eventually leads to marital boredom. Therefore, identifying and paying attention to the predictors of the phenomenon of depression, leads the couple to find effective solutions and prevent the occurrence of this phenomenon. Based on the findings, a model of predictors of marital boredom was designed. Therefore, it is suggested that these indicators be used in the development of counseling protocols in couple therapy