ادیان الهی به دنبال راهنمایی پیروان خود،جهت تعالی زندگی دنیوی و اخروی و دست یافتن آنان به حیاتی ارزشمند و کارآمد می باشند.در سنت مسیحیت،الهیات عملی در پی مواجهه با مسائل روزمره زندگی آدمیان با رویکرد الهیاتی است تا از این رهگذر به الهیات تحول آفرین دست یابد.از سوی دیگر اسلام با توجه به ویژگی های خاص خود،همواره در ابعاد اجتماعی،سیاسی،فرهنگی،اقتصادی و...توصیه ها و دستورالعمل هایی داشته است؛اما این ظهور اجتماعی دین، دچار فراز و نشیب هایی در طول تاریخ شده است.هدف از این نوشتار مقایسه الهیات عملی در مسیحیت و اسلام با تکیه بر اندیشه های آیت الله جوادی آملی است.روش تحقیق، توصیفی–تحلیلی است. در میان آثار آیت الله جوادی آملی می توان گفت که کتاب مفاتیح الحیات به بهترین نحو ممکن نماینده الهیات عملی اسلامی است؛چراکه اولاً این کتاب آیینه حق محوری در تدبیر نظام اجتماعی با سه عنصر جهان دانی، جهان داری و جهان آرایی است؛ثانیاً موضوعات مورد بحث در این کتاب به نحویی است که از یک سو اشاره به معضلات زندگی بشر معاصر دارد و از سوی دیگر به تمامی شبکه زندگی انسان توسعه یافته است و شامل تبیین و تحلیل چگونگی تعامل انسان با خود،با همنوعان،با نظام سیاسی-اجتماعی حاکم،با حیوانات و در نهایت با محیط زیست می باشد.با بازخوانی کتاب مفاتیح الحیات از منظر الهیات عملی می توان به الهیاتی تحول آفرین دست یافت که قدرت تولید راهبرد، برنامه، فرآیند و حتی محصول را دارد.یافته های پژوهش حاکی از آن است که مولفه های الهیات عملی اسلامی از منظر آیت الله جوادی آملی، ابتناء بر زندگی توحیدی، جهان شمولی و جاودانگی، مشاهده حیات همه مراتب موجودات و در نهایت هماهنگی میان عقل و نقل در الهیات عملی اسلامی است.