تحولات گفتمانی ابژه سیاست های مسکن در ایرانِ پس از انقلاب (مقاله علمی وزارت علوم)
درجه علمی: نشریه علمی (وزارت علوم)
آرشیو
چکیده
پژوهش حاضر، با اتخاذ زاویه دیدِ دیرینه شناسیِ سیاست، به کاوش در فضای گفتمانی ای پرداخته است که منجر به پدیداریِ ابژه سیاست های مسکن پس از انقلاب به مثابه تنها ابژه ممکن و مطلوب گردیده است، تا از این طریق به درک درستی از قواعدی که بر اجزای پراکنده گفتمانِ به پیش برنده سیاست گذاری مسکن در ایران پس از انقلاب حاکم است، نائل گردد. بدین منظور از ابزار تحلیل گفتمان فوکویی استفاده شده است. نتایج، نشانگرِ انحرافی است که در صورت بندی ابژه سیاست های مسکن پس از انقلاب در برنامه های توسعه از گفتمانِ مصرح در قانون اساسی رخ داده است، به گونه ای که طیِ جریانِ حکومتمندشدنِ سیاست های مسکن؛ سطوحِ ظهور، مراجع حدگذاری، و چارچوب های طبقه بندی، شکلی خاص، محدود، و حکومت پذیر از ابژه، به مثابه انسانی اقتصادی، را دیدنی و رؤیت پذیرکردند که منجر به این شد که مسکن از حقی همگانی به امتیازی ویژه بدل شده و از دسترس همگان خارج گردد.Discursive Transformation of the Housing Policies Objects in Post-Revolutionary Iran
The present study, taking the perspective of policy archeology, investigates the discourse space that has led to the emergence of the housing policy object after the revolution as the only possible and desirable object, in order to understand correctly the rules that govern the scattered components of the housing policy-making discourse in post-revolutionary Iran. In this regard, Foucauldian discourse analysis was used. The results show the deviation occurred in the formation of the housing policy-making object after the post-revolution Iran in the development programs from the official discourse of the Islamic Republic (authorized in the constitution), so that during the process of govermentalization of housing policies, surfaces of emergence, authorities of delimitation, and grid of specifications made the particular, limited, and governable form of the object, as an homo oeconomicus visible, leading to housing to be transformed to a special privilege from a public right to and be out of reach of everyone.