آرشیو

آرشیو شماره ها:
۲۰

چکیده

The present research aimed to investigate gender-specific charactonyms in the Persian Translation of John Bunyan’s (1684) The Pilgrim's Progress, Part 2. It also aimed to reveal whether the TL preferred equivalents for the SL gender-specific charactonyms could convey the meanings and the characteristics of the names in the Persian translation. The material was borrowed from the book Seir-o Solouk-i Za’ir, Bakhshe Dovom (‘سیر و سلوک زائر، بخش دوّم’) translated by Golnaz Hamedi in 2002 (1381), and also its French and Arabic translations. Thus, SL gender-specific charactonyms were compared with TL equivalents in Evelyn Hatch’s (1992) macro-level analysis. According to Hatch (1992), characters, as one of the main elements of a story, play a significant role and affect the macrostructure of the story. The results showed that the Persian equivalents used by Hamedi (2002) ranged from transparent to problematic ones. Hamedi (2002) less preserved the meanings of the names and sometimes replaced the female charactonyms with already-used male charactonyms that affected the novel due to the change of the characteristics and additional information the charactonyms bear in their inner forms.

کراکتونیم های خاص جنسیت در ترجمه فارسی "سیر و سلوک زائر، بخش دوّم" اثر جان بانیان

هدف تحقیق حاضر مطالعه کراکتونیم های خاص جنسیت در ترجمه فارسی "سیر و سلوک زائر، بخش دوّم" (The Pilgrim's Progress, Part 2)، اثر جان بانیان در سال 1684 بوده است. این تحقیق همچنین هدف دارد تا آشکار سازد آیا معادل های برگزیده شده زبان مقصد برای کراکتونیم های خاص جنسیت زبان مبداء توانسته است معانی و ویژگی های این نام ها را در ترجمه فارسی انتقال دهند. پیکره این تحقیق از کتاب "سیر و سلوک زائر، بخش دوّم" ترجمه گلناز حامدی در سال 1381 (2002)، و همچنین ترجمه های فرانسوی و عربی آن گرفته شده است. جهت انجام این تحقیق، کراکتونیم های خاص جنسیت زبان مبداء و معادل های زبان مقصد بر اساس تحلیل سطح کلان اِوِلین هاچ (1992) تطبیق داده شدند. طبق نظریه هاچ (1992)، شخصیت ها، به عنوان یکی از عناصر اصلی داستان، نقش مهمی ایفاء کرده و بر کلان ساختار داستان اثرگذار می باشند. نتایج نشان داد گستره معادل های به کار رفته توسط حامدی (2002) از معادل های شفاف تا معادل های مشکل آفرین می باشند. حامدی (2002) معانی این نام ها را کمتر حفظ کرده، و گاهی مواقع، کراکتونیم های مونث را با کراکتونیم های مذکر از قبل موجود جایگزین نموده و این مساله در نتیجه تغییر ویژگی ها و اطلاعات اضافی که این کراکتونیم ها در شکل درونی خود دارند منجر به اثرگذاری بر داستان شده است.

تبلیغات