حقوق زنان در جامعه از مسائل مهم فرهنگی اجتماعی است. قرآن، متنی فرهنگی و اجتماعی است؛ در نتیجه به حقوق زن در عصر نزول توجّه داشته است. پژوهش حاضر به روش توصیفی تحلیلی پاسخ این پرسش بنیادین را جستجو کرده است که در خصوص مواجهه قرآن با فرهنگ عرب عصر نزول در باره حقوق زن چه دیدگاه هایی وجود دارد؟ این تحقیق به دست داده است که عربیت زبان قرآن مورد اتفاق اندیشمندان است؛ لکن پیرامون ارتباط قرآن با فرهنگ عصر نزول دو دیدگاه کلان وجود دارد: گروهی فرهنگ قرآن را وام دار فرهنگ عربی دانسته و احکام قرآن در خصوص زنان را متأثّر از فرهنگ عربی می دانند؛ چرا که متن قرآن محصول شخصیت پیامبری است که در فرهنگ عربی تکوّن یافته است. تحقیق به دست داده که این دیدگاه با تصریح آیات مغایرت دارد و مردود انگاری شده است. گروه دوم معتقدند که فلسفه نزول قرآن، اثر گذاری بر فرهنگ هاست و نازل شده تا با عادت ها و رسوم فرسوده جاهلی عصر نزول مبارزه کند. از این منظر، قرآن نیامده تا در برابر فرهنگ جاهلی در خصوص زنان منفعل و یا اثر پذیر باشد؛ بلکه به بازسازی و اصلاح فرهنگ عرب عصر نزول در خصوص جایگاه زن پرداخته است. این دیدگاه با تصریح آیات همسویی داشته و اثبات شده است.