مقدمه: ارتباطاتِ علمیِ سازمانی به عنوان بنیان سازمان های مدرن، تأثیر بسیاری بر پیشرفت سازمان ها داشته و در چرخه مدیریت دانش مورد توجه پژوهشگران قرار گرفته است. با توجه به نقش ارتباطات و سیستم ارتباطی به عنوان مهم ترین مفروضه سیبرنتیک، این مقاله با رویکردی سیبرنتیکی، روند تکاملی دانش در انواع سیبرنتیک را با توجه به نقش مشاهده گر و با در نظر گرفتن نظریه اتوپوئسیس ماتورانا و وارلا و ارتباطات علمی لومان مورد بررسی قرار داده است و با مطرح کردن مبانی فلسفی چهارگانه سیبرنتیک سعی دارد اهمیت این رویکرد را در اشتراک دانش سازمانی آشکار سازد. روش شناسی: این مقاله از نوع مروری است که با استفاده از روش مرور روایتی و بررسی منابع نظری و جستجو در پایگاه های معتبر گوگل اسکالر، مگیران و ایرانداک تهیه شده است یافته ها: یافته ها بیانگر آن است که هر چهار رویکرد سیبرنتیکی در اشتراک دانش حائز اهمیت می باشند و اوج این اهمیت را می توان در نظریه ارتباطات علمی لومان و نقش متفاوت مشاهده گر در هر مرتبه از سیبرنتیک در راستای اشتراک دانش، بر طبق نظریه اتوپوئسیس نیز مشاهده کرد. نتیجه گیری : مدیریت دانش به دلیل دارا بودن ماهیتی بین رشته ای زیربنای دانش سازمانی است لذا ضروری است مطالعات اشتراک دانش از دیدگاه نظریه های اتوپوئسیس و ارتباط علمی لومان در سیبرنتیک مورد توجه قرار گیرد. اشتراک دانش مشاهده گران در سیستم های اجتماعی از جمله حوزه هایی است که سیبرنتیک مرتبه چهارم در آن به خوبی متبلور می گردد و برای توسعه علمی جوامع که در نهایت منجر به پیشرفت آنان می گردد، پشتوانه بسیار مناسبی است.