آرشیو

آرشیو شماره ها:
۲۳

چکیده

پژوهش حاضر یک پیمایش اجتماعی پیرامون فرزندآوری و تمایل به آن بوده و چهارچوب نظری پژوهش را نظریات استرلین، بکر، مورداک و لستاق تشکیل می دهد. جامعه آماری تحقیق شامل زنان متاهل ساکن در برخی شهرهای کوچک در منطقه کاشان با جمعیتِ تقریبیِ 129144 نفر است که از این میان 720 نفر به عنوان نمونه تحقیق تعیین و مورد مطالعه قرار گرفته اند. شیوه نمونه گیری به صورت سهمیه ای غیر متناسب بوده و جمع آوری داده ها از طریق یک پرسشنامه محقق ساخته صورت گرفته است. بر اساس یافته ها اکثر زنان مورد بررسی (60%) به الگوی نورمالِ باروری یعنی داشتن دو یا سه فرزند تمایل داشته اما در عمل و بطور متوسط، بیشترِ آنان (52%) حداکثر یک فرزند بدنیا آورده اند. گویا شرایط اقتصادی و اجتماعی کشور، بین تمایل به الگوی نورمال فرزندآوری و فرزندآوریِ واقعی شکاف قابل توجهی(21%) ایجاد کرده و در منطقه مورد نظر، از سیاستهای رسمیِ افزایش جمعیت پیروی نمی کند. در کنار شرایط ساختاری، برخی عوامل غیر ساختاری همچون سن، سابقه ازدواج، تحصیلات، جایگاه شغلی و نیز طرز تلقی زنان از خود به عنوان مدرن یا سنتی نیز با تمایل آن ها به فرزند آوری و تعداد فرزندانی که واقعا بدنیا آورده اند رابطه معناداری داشته است.

تبلیغات