میخائیل باختین، از معدود اندیشمندان بین رشته ای قرن بیستم حساب می شود که آراء وی حوزه های مختلفی همچون فلسفه، جامعه شناسی، روانشناسی، نقد ادبی و .. را در بر می گیرد. از این بین و در این میان، «نظریه رمان» او و بررسی آن در زمینه خاصّ جامعه شناسی ادبیات، با تاکید بر مقولات گفت و گو و چندآوایی و نگاهی به سرگذشت فکری و زیست وی، موضوع این مقاله است. نگرش و نظرگاه باختین ساخت دیالکتیکی و چندگانه است. روش پژوهشی به کار رفته در این مقاله، اسنادی-کتابخانه ای و با نگاهی تحلیلی می باشد. از نظر باختین گفتگو صرفاً شکلی از مبادله زبانی که میان دو آگاهی یا ذات موجود صورت می گیرد نیست. از دیدگاه وی، گفتگوگرایی مقوم دیدگاهی عام است، «الگویی از جهان» که بر تعامل و به هم پیوستگی مستمر تاکید می کند. عنصر محوری این جهان بینی این است که موجودات مونادهای از قبل بر ساخته نیستند بلکه در و از طریق روابط گفتگویی با سایر چیزها شکل می یابند، فرایندی که مستمر است و پایان و نهایتی غایی ندارد.