فراز «لا اکراه فی الدین» توسط مفسران در ادوار مختلف به گونه های متفاوت تفسیر شده است. گروهی جواز آزادی عقیده را از آیه برداشت نموده و گروه دیگر آن را در تعارض با آیات قتال و ارتداد دانسته اند. تمایز و گوناگونی فهم و دریافت مفسران از آیات قرآن از سویی مربوط به پیش فرض های ذهنی مفسّر و از سویی دیگر با عوامل تاریخی و فضای فکری و فلسفی هر دوران ارتباط دارد، چنانکه در دوران معاصر به دلیل غلبه الگوواره فلسفی مدرن، آزادی انسان در پذیرش دین و عقیده به مثابه یکی از حقوق مسلم بشری فرض شده است. این جستار تلاش کرده در چارچوب نظریهانسجام و پیوستگی قرآن به بازخوانی تفسیر فراز قرآنی فوق بپردازد. بر پایه نظریه انسجام، تفسیر آیات باید با توجه به روح کلی قرآن و در ارتباط با همه عناصر و مفاهیم اصلی متن قرآن مجید صورت گیرد. این مطالعه نشان داده است که آموزه «لا اکراه فی الدین» حق آزادی عقیده و آزادی انتخاب دین برای افراد بشری را به رسمیت شناخته و احکام مربوط به قتال و جهاد در چارچوب نظریه انسجام قرآن نباید معارض و ناسخ این آموزه قرآنی تلقی گردد و به گفته برخی از مفسران مربوط به شرایط خاص تاریخی اجتماعی است.