موضوع «عدالت» از دیرباز، جزو مهم ترین مباحث و دغدغه های بشر و اندیشمندان علوم گوناگون بوده است. عدالت حیات و بقای نظام های اجتماعی، همچون سازمان را استمرار می بخشد و عناصر سازمانی را در کنار یکدیگر منسجم می سازد، در حالی که بی عدالتی موجبات جدایی و اضمحلال آنها را فراهم می آورد. از سوی دیگر، یکی از وظایف اصلی مدیریت، انگیزش کارکنان است؛ یعنی ایجاد و یا تقویت نیروی درونی در کارکنان که موجب بروز و تداوم رفتارهای خاصی می گردد. مهم ترین عاملی که باعث ایجاد انگیزه در کارکنان می شود عدالت است. هر سه نوع عدالت (توزیعی، رویه ای، مراوده ای) اثری مستقیم بر انگیزش منابع انسانی دارند. این پژوهش برآن است با رویکردی «توصیفی-تحلیلی» به تبیین تأثیر «عدالت توزیعی» بر انگیزش منابع انسانی در سازمان از نگاه «نهج البلاغه» بپردازد. یافته های تحقیق نشان می دهد که «عدالت توزیعی» به معنای «عادلانه بودن در تقسیم کار و گزینش نیروی انسانی، پرداخت ها، توزیع پاداش ها و اعمال تنبیهات» تأثیری مستقیم بر انگیزش منابع انسانی در سازمان می گذارد.