چکیده

یکی از پرسش های مهم درباره اخلاق این است که چرا آدمیان، به صِرفِ اراده اخلاقی زیستن، نمی توانند اخلاقی زندگی کنند؟ به عبارت دیگر، چرا اخلاقی زیستن دشوار است؟ اینجاست که بحث از موانعِ اخلاقی زیستن به میان می آید. هر انسانی که خواستارِ اخلاقی زیستن باشد، با موانعی روبرو خواهد شد که او را از پیمودنِ راهِ اخلاقی-زیستن بازمی دارند. موانعِ اخلاقی زیستن به دو قسمِ جامعه شناختی و روان شناختی́ تقسیم پذیرند. موانعِ جامعه-شناختی اموری بیرونی اند که بر تصمیماتِ اخلاقیِ آدمی تأثیر می نهند و مانعِ آدمی برای اخلاقی زیستن می-شوند، از قبیلِ افکارِ عمومی، ارزش داوری های دیگران، خوشایند و ناخوشایند و پسند و ناپسندِ دیگران. موانعِ روان شناختی، خود، بر دو قسمند: موانعِ معرفتی و موانعِ غیرِمعرفتی. موانعِ روان شناختیِ معرفتی́ موانعی اند که در روانِ آدمی́ مانعِ اخلاقی زیستن می شوند و، البتّه، به معرفت مربوطند. با توجّه به سخنانِ امام علی، علیه السّلام، عُجب، جزم وجُمود، تعصّب و آرزواندیشی́ از موانعِ روان شناختیِ معرفتیِ اخلاقی زیستن اند. ما کوشیده ایم تا این مدّعا را با روشی توصیفی- تحلیلی اثبات کنیم و نشان دهیم که، بر اساسِ سخنانِ امام علی، علیه السّلام، این موانعِ روان شناختیِ معرفتی چگونه مانعِ اخلاقی زیستن می شوند.

تبلیغات