همسایگی آغاز روابط خارجی کشورها و نقطه شروع منطقه گرایی درون زاست. صلح و ثبات نسبی و کاهش تدریجی مداخلات منفی قدرت های برون منطقه ای از پیامدهای تحقق سیاست همسایگی و آغاز منطقه گرایی درون زاست. منطقه گرایی موفق در اروپا، آمریکای شمالی و شرق آسیا نیز از سیاست همسایگی آغاز شدند. سیاست همسایگی که ناظر بر ابعاد هنجاری روابط با همسایگان است، برای جمهوری اسلامی ایران یک سیاست راهبردی محسوب می شود؛ اما با وجود سیاست های رسمیِ اعلانیِ جمهوری اسلامی، تحقق همسایگی در سیاست خارجی ایران همواره با موانعی جدی روبه رو بوده است. در این پژوهش قصد داریم با روشی علمی، ضمن توضیح نظریه همسایگی، مهم ترین موانع تحقق سیاست همسایگی برای ایران را تبیین نماییم. براین اساس، این سؤال را مطرح کرده ایم: «مهم ترین چالش های تحقق سیاست همسایگی کدام اند و چه راهکارهایی را می توان برای رفع این موانع ترسیم نمود؟». فرضیه ای که سعی در بین الاذهانی کردن آن داریم عبارت است از «چشم انداز دوگانه هژمون گرایی- الهام بخشی در سیاست خارجی ایران» در وهله نخست و «دوگانه اعتمادسازی- توازن سازی» در وهله دوم که مهم ترین موانع تحقق سیاست همسایگی را تشکیل می دهند. حل وفصل دوگانه اولی و مدیریت دوگانه دومی، مهم ترین مسئله سیاست خارجی جمهوری اسلامی را برای تحقق سیاست همسایگی تشکیل می دهد. روش تأیید فرضیه در این مقاله توضیحی تبیینی است.