آرشیو

آرشیو شماره ها:
۹۰

چکیده

تاریخ بیهقی، یک اثر تاریخی سیاسی است که سلسله مراتبِ قدرتِ حاکم بر آن، در شکل دهی منزلت شخصیت های آن، تعیین کننده است. ابوالفضل بیهقی (470ق) که خود از کنشگران وابسته به یکی از گروه های فعال سیاسی در دوره غزنوی (۳۴۴ ۵۸۳ق) است، در ناگزیر ِروزگار و به علت جبر و استبداد حکومت، در بیان روایت خویش، از رمز واژگان زبانی خاصی بهره گرفته است تا گرایش سیاسی و مطالب خود را از دید قدرتمندان پنهان کند. این پژوهش، برای شناخت عناصر منزلت و وجوه آن در تاریخ بیهقی، به واکاوی دیدگاه های متفاوت در این زمینه پرداخته است تا بتواند نشانه های زبانی منزلت ساز را با بهره گیری از تحلیل گفتمان بررسد. یافته پژوهش، نشان دهنده آن است که بیهقی با نشان دادن منزلت بازیگران عرصه سیاست با استفاده هدفمند از ظرفیت زبانی خویش، در پی برجسته کردن گروه خودی در برابر رقیب بوده و با برتری بخشیدن به منزلت امیر ماضی (سلطان محمود) (391 420ق) در برابر سلطان مسعود (421 432ق)، در پی به چالش کشیدن قدرت حاکم بوده است

تبلیغات