نویسندگان: امیرحسین ماحوزی

کلید واژه ها: مولانا کلیات شمس مثنوی اسرار راز

حوزه های تخصصی:
شماره صفحات: ۱۹۹-۲۲۸
دریافت مقاله   تعداد دانلود  :  ۱۲۵

چکیده

سرّ در عرفان لطیفه ای است در دل که محل مشاهده است. از سویی دیگر رابطه ای نهانی است میان انسان و خدا که در تجربکه اکنون خویش را آشکار می سازد. یکی از پربسامدترین مفاهیم در کلیات شمس، مفهوم راز است. مولانا به دلیل حالات عمیق عاطفی و به دلیل لمس عرصه های ناآگاه حین سرودن غزل ها، درک ویژه ای از راز دارد و این تجربه را به دلیل سرمستی با ما در میان می گذارد. از این رو در این پژوهش با غور در کل دیوان شمس عرصه های راز و تجربه های رازآمیز او مورد بررسی و طبقه بندی و با آرای ع ارفان و نظر گابریل مارسل فیلسوف اگزیستانسیالیست مورد مقایسه قرارگرفت. راز از نظر او امری والا و در پیوند با انسان است که انسان در شوری از عشق، حیرت و بی خبری می تواند بدان دست یابد.در نظرگاه او درک راز هستی و عشق تنها با آمیختن انسان در هستی و عشق میسر است، نه با میل انسان به تملک و چیرگی حقیقت. راز از این جهت عرصه ای زبانی نیست و با مشاهده در پیوند است. زبان در این تجربه یا به سکوت می رسد و یا به تجربه ای نمادین ورای زبان عادی مبدل می شود. بارزترین ویژگی دیوان شمس برجستگی عاشق در درک راز است. عاشق در دیوان شمس به اسرار بدل می شود و راز اصلی را در خویش می یابد. این مرکزیت انسان در عشق و یگانگیش با معشوق، راز بزرگ در دیوان شمس است.

تبلیغات