در چند دهه اخیر کاهش میزان های باروری به زیر سطح جانشینی در کشور امری فراگیر بوده است، اما تجربه استان گیلان در این زمینه چشمگیر است. براساس آخرین برآوردها، در سال 1399 میزان باروری کل این استان برابر با 1 فرزند بود. پژوهش حاضر در پی بررسی دلایل ذهنی نرخ پایین باروری است. رویکرد نظری مطالعه، رویکرد سرمایه ای پیر بوردیو و مفهوم «سرمایه فرهنگی» و مؤلفه های تشکیل دهنده آن (تجسم یافته، عینیت یافته و نهادین) است. روش پژوهش پیمایش، ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه، جامعه آماری زنان متأهل 49-15 ساله شهر رشت، روش نمونه گیری خوشه ای اتفاقی و حجم نمونه 391 نفر است. یافته ها نشان می دهند بی فرزندی و کم فرزندی حالت شایع در رفتار باروری است و اکثریت پاسخ گویان (حدود 67 درصد) تصمیمی به باروری مجدد ندارند. طبق یافته ها، بین سرمایه فرهنگی و تمامی ابعاد آن (تجسم یافته، عینیت یافته و نهادی) و رفتار باروری (تعداد فرزند زنده به دنیا آمده هر زن) رابطه معنادار و معکوس حاکم است و با افزایش سرمایه فرهنگی، باروری کاهش می یابد. براین اساس، امروزه اگرچه عوامل ساختاری در باروری نقش دارند، نگرش ها، سلایق، ارزش ها و در نتیجه انتخاب ها نیز مهم هستند و نیاز به ایجاد هماهنگی در انتظارات ذهنی و موقعیت عینی خانواده ها وجود دارد.