اهداف: پیدایش شهرهای دانش جدید پیامد شکل گیری جامعه دانش محور و اقتصاد دانش بنیان است. ظهور این مراکز از سویی نتیجه تقارب تئوری های توسعه دانش محورو مدیریت دانش و مطالعات شهری است. از سویی شهر دانش نتیجه آشتی رفاه اقتصادی و ارزش های اجتماعی نیزهست؛ جایی که سرمایه های فکری ، سرمایه اجتماعی، سرمایه انسانی و سرمایه مالی و فیزیکی با هم گره می خورند؛ مکانی که در جذب، حفظ و رشد مغزها کارآمد است. شکل گیری شهرهای دانش عمدتاً از مولفه هایی آغاز شده است که ریشه جغرافیایی داشته و مستقیماً به مبحث آمایش سرزمین ارتباط دارد.شهرهای دانش بیش از سایر اجتماعات انسانی نیازمند افق راهبردی و طرح توسعه و آینده پژو هی هستند بنابراین در طرح های آمایش نیازمند توجه مضاعف اند . امری که درکشورایران مورد کم توجهی قرارگرفته است. هدف اصلی مطالعه حاضر این است که با توجه به ارکان و ویژگی های شهرهای دانش و شهرهای دانشگاهی روشن کند چه ملاحظات عمده ای برای تکوین درست این مراکز می بایست مدنظر سیاستگذاران قرار گیرد؟روش مطالعه: این پژوهش ازنظر هدف درزمره تحقیقات کاربردی، ازنظر ماهیت یک پژوهش کیفی، وازنظرروش یک مطالعه تطبیقی-مقایسه ای است.یافته ها: یافته های مطالعه مقایسه ای نشان می دهد شهرهای دانشگاهی ایران از میان سه گروه ویژگی (توسعه دانشگاهی – توسعه اجتماعی و فرهنگی – ویژگی های ارتباطی) تنها ویژگی نخست را در عمل تحقق داده اند.نتیجه گیری: توسعه شهرهای دانش و شهرهای دانشگاهی در ایران تکثیر واحدهای علمی و مراکز دانشگاهی بوده است نه ارتقا و توسعه هنجارهای علم. حتی تأسیس و توسعه این مراکز در امتداد سنت علمی قدیم ایران نبوده بلکه سرریز ناموزون یک تقاضای اجتماعی مهار نشده بوده است که بدون توجه به اصول آمایش سرزمین به خودی خود شکل گرفته است. نویسنده هشت پیشنهاد برای بهبود این وضعیت درانتهای مقاله ارائه کرده است.