جنگ های صلیبی، دوره ای مهم در روابط میان اسلام و مسیحیت است که در سال ۱۰۹۹ م آغاز و در ۱۲۷۱ م پایان یافت. نکته ی اساسی درباره ی این جنگ ها تقابلی است که میان اسلام و مسیحیت، دو دین الهی، روی می دهد که عامل اصلی آن، ضدیت شدید برخی اندیشمندان، وقایع نگاران، شرق شناسان، مبلغان و از همه مهم تر، پاپ گریگوری هفتم و اوربانوس دوم با اسلام و مفهوم آن بود، حتی نظرات شدیدالحن و توهین آمیز در مورد پیامبر گرامی اسلام خود موجب نفرتی شدید در افکار مسلمانان شده بود. هدف پژوهش حاضر بررسی نگاه مسیحیت و اندیشمندان آن و تعریف مفهوم اسلام و تبیین این ضدیت از دید آنان می باشد. این ضدیت در نامه ها و سخنرانی های پاپ گریگوری و اوربانوس و آثار اندیشمندان مسیحی قابل مشاهده است. مسئله ی مفروض دیگر در این پژوهش، ریشه های شرق شناسی است که دوژگان آغاز آن را در دوران صلیبی و پساصلیبی می داند. روش پژوهش، توصیفی تحلیلی می باشد.