یکی از مهم ترین رویکردهای پژوهشگران مطالعات نهج البلاغه، بررسی ترجمه ها و نقد و تحلیل آن هاست که می تواند لایه های پنهان معنایی و مفهومی نهج البلاغه را نمایان ساخته و روش ها و ملزومات یک ترجمه مناسب را ارائه دهد. با توجه به اینکه نظریه لادمیرال (1994) ارائه ترجمه ای مقصدگراست و هدف آن، انتقال کامل معنا و مفهوم است و دشتی نیز تلاش کرده ترجمه ای قابل فهم برای عموم ارائه دهد، جستار حاضر می کوشد تا ترجمه حکمت های نهج البلاغه دشتی را از زاویه نظریه ترجمه لادمیرال (1994) به روش توصیفی- تحلیلی بررسی نماید. از این رو تمام حکمت های نهج البلاغه به همراه ترجمه آن ها با 11 مؤلفه ذکرشده در نظریه مذکور تطبیق داده شد. یافته ها نشان از تطابق ترجمه دشتی با نظریه لادمیرال دارد و تمام تلاش مترجم بر آن بوده تا پیام متن را به مخاطب برساند. همچنین معلوم شد که مؤلفه خوانایی بیشترین کاربرد را در ترجمه دشتی داشته که هدف آن تلاش بر انتقال پیام متن به مخاطب است.