آرشیو

آرشیو شماره ها:
۷۰

چکیده

نظام فکری به منزله زیرساخت منظومه فکری و حلقه اتّصال میان مبانی کلان و خرده مبانی و قواعد و نیز نظریّات تخصصی و اختصاصی است، آثار و مکتوبات مرحوم علامه طباطبایی به عنوان اندیشمندی که برخوردار از دستگاه فکری است و با بهرهگیری از عناصر معقول و منقول در اندیشه به بلوغی وصفناشدنی در اندیشهورزی دینی رسیده است، منبعی ارزشمند از رویکردها و دیدگاههای دینی است که میتواند تا اعصار متمادی سرچشمه الهام و اثربخشی در باب پاسخگویی به نیازهای بشر در عصر مدرن و پس از آن باشد. یکی از موضعات قابل پژوهش در منظومه فکری علامه طباطبایی ترسیم جغرافیای مفهومی از طرح کلّی دین در اندیشه ایشان است، برای استحصال این طرح از منظومه فکری ایشان لازم است که پس از تعریف دین و صورت ابتدایی از طرح کلی دین، عناصر دخیل در نظام اندیشه ایشان تبیین گردد و طرح تفصیلی و کلّی از دین با توجّه به ترابط زنجیره عناصر منظومه فکری ایشان تحلیل شود. در این مقاله با نگاهی کلنگر به مهمترین عناصر اندیشه وی که میتوان آن را نماینده نظام فکری ایشان دانست به تبیین تصویر کلّی ایشان از دین خواهیم پرداخت و برای این هدف از تفسیرهای جزیرهای و تک بعدی و یا دیدگاههای خرد ایشان در موضوعات مختلف صرفنظر خواهیم کرد. گرچه علامه طباطبایی مانند بسیارز از اندیشمندان اسلامی، به سهگانه اعتقادات و اخلاق و احکام برای طرح کلّی دین تصریح نموده است امّا نقطه امتیاز او در تشریح و تفصیل مبانی و اعتقادات و همچنین اخلاق و نظامات اجتماعی، تاکید بر عنصر واقعبینی انسان فطری و اهتمامی است که ایشان برای سریان عقلانیّت دینی در عرصههای مختلف دین انجام دادهاند، گرچه محتمل است که رویکرد ایشان به تحلیل عناصر دین، به پیشنهاد طرح نوینی برای کلیّت دین نیز بیانجامد.

تبلیغات