افزایش کیفیت زندگی و دستیابی به سلامت در همه ابعادش همواره ذهن بشر و خصوصاً اندیشمندان را به خود مشغول کرده است. بیش از سه دهه است که سلامت معنوی به عنوان یکی از ابعاد سلامت در سازمان بهداشت جهانی مطرح شده است ولی همچنان دارای زوایای پنهانی میباشد که حصول آن را برای جوامع بشری دشوار نموده است. به واسطه تاثیرپذیری فراوان سلامت معنوی از قیود حاکم بر جوامع انسانی، لازم است هر جامعه بنا بر اقتضائات خود به تحلیل این مفهوم بپردازد تا به نتایجی ملموس و قابل اجرا دست یابد. از این رو پژوهش حاضر با هدف بررسی اثرات پذیرش نظریه «تفسیر انسان به انسان» بر راهکارهای تحقق سلامت معنوی سامان یافته است. روش تحقیق، توصیفی – تحلیلی است. از منظر هدف نیز پژوهش حاضر از نوع تحقیقات کاربردی است؛ زیرا هدف از انجام آن، توسعه دانش کاربردی درخصوص راهکارهای دستیابی به سلامت معنوی است. یافتههای پژوهش حاکی از آن است که براساس این نظریه و همچنین پذیرش تعریف انسان به «حی متاله»، راه دست یافتن به سلامت معنوی بازگرداندن متشابهات انسان به محکمات وجودیش (فطرت الهی) و همچنین تأسی به انسان کامل عینی و در نهایت تحقق «نگاه توحیدی» است. با توجه به آثار آیت الله جوادی آملی میتوان چنین استنباط نمود که نگاه توحیدی منشا پیدایش چهار اصل مهم است: توجه کامل به مقام خلیفه الهی، تحقق نگاه آیهای به هستی، هدفمند دانستن آفرینش انسان و جهان و در نهایت باریافتن به مقام عبودیت الهی و فهم فلسفه حیات انسانی؛ که با توجه به این اصول چهارگانه میتوان به راهکارهای تحقق سلامت معنوی از منظر آیت الله جوادی آملی دست یافت.