آرشیو

آرشیو شماره ها:
۱۶

چکیده

تا پیش از روی کار آمدن قاجارها، امرا و حکام نواحی به دلیل فقدان مشروعیت نتوانستند در بین مردم جایگاه چندانی بدست آورند؛ لذا شاهان نخستین قاجار، در بدو امر، به منظور کسب مشروعیت دست به دامن علمای شیعه عصر شدند. از سوی دیگر، علمای شیعه ی اوایل دوره ی قاجار بر این باور بودند که در عصر غیبت، علما و فقها به عنوان نایبان آن حضرت تا زمان ظهور، عهده دار ولایت و حکومت شیعیانند و هر ولایتی و حکومتی غیر از ولایت فقها را نامشروع قلمدادکردند. در این میان، بودند علمایی که ضمن تأکید بر ولایت فقها، مشروعیت حکومت شاهان قاجار در امور دینوی را تأیید کردند. در این مقاله تلاش می شود تا دیدگاه ملااحمد نراقی مبنی بر ارجحیت ولایت فقها بر سلاطین در دوره غیبت با استناد به روایات و احادیث متعدد نشان داده شود و با ذکر وظایفی چون اجرای حدود و احکام، قضاوت، حفاظت، و صیانت از جان و مال مردم روشن می کند که مشروعیت حاکم جامعه اسلامی ناشی از اِشراف بر این حدود است. وظایفی که فقط فقها و علمای جامع الشرایط و مسلط به حدود شرعی می توانند این نوع ولایت و حکومت را صرفاً تا زمان ظهور حضرت مهدی (عج) برای مردم اعمال کنند. بدین ترتیب مبانی مشروعیت ولایت فقها و عدم مشروعیت شاهان قاجار تبیین می گردد. روش و شیوه ی بررسی در این مقاله به صورت توصیفی- تحلیلی بر مبنای مطالعات کتابخانه ای صورت پذیرفته است.

تبلیغات