آرشیو

آرشیو شماره ها:
۲۶

چکیده

بیان مسأله: مقاله حاضر، درصدد ارائه و تبیین یک چارچوب نظری پیشنهادی، بر روی فصل مشترک نحوفضا و  روانشناسی اکولوژیک است به منظور مقایسه الگوهای رفتاری-حرکتی در درون محیط های مسکونی معاصر شهر تهران است. یک ضلع اصلی این چارچوب نظری نظریه پیکره-بندی فضایی در نحوفضاست و ضلع دیگر آن، نظریه قرارگاههای رفتاری راجر بارکر در روانشناسی اکولوژیک.هدف: این نوشتار، تلاش می کند با استفاده از چارچوبی نظری پیشنهادی خود، مبنایی برای مطالعات الگوهای رفتاری-حرکتی در درون محیط های مسکونی و بافت شهرها ارائه دهد. مرور مفاهیم و مضامین نحوفضا نشان می دهد که این نظریه قادر نیست پوشش کاملی بر الگوهای رفتاری-حرکتی در درون بافت ها داشته باشد و چنین ادعایی نیز ندارد. از سوی دیگر، روانشناسی اکولوژیک نیز، در مفهوم سینومورفی خود دچار جزءنگری شده است. این پژوهش نشان می دهد که مدل های نظری نحوفضا، ذهنی است و از عینیات محیط انسان ساخت، فاصله می گیرد و در آزمون های تجربی سربلند نیست.روش:برای پرکردن این خلاء، قرارگاه رفتاری راجر بارکر، این قابلیت را دارد که در تلفیق و ترکیب با نحوفضا تفسیرهای نزدیک به واقعیتی را عرضه کند.یافته ها: در پایان، نوشتار با ارائه یک چارچوب نظری ترکیبی از این دو، به پژوهشگران دریچه ای برای ادراک الگوهای رفتاری-حرکتی در محیط های مسکونی عرضه می دارد.نتیجه: ارتباط میان الگوی پراکنش و توزیع قرارگاه های رفتاری و میزان همپیوندی پیکره بندی فضایی محیط مسکونی، ارتباط معنی داری را در اکثر نقاط نمایش می دهند. اندک اختلاف های مشاهده شده نیز بعلت مداخلات و تغییراتی است که در اثر تسهیل حرکت در بافت باعث تغییر در میزان همپیوندی محور شده است.

تبلیغات