آرشیو

آرشیو شماره ها:
۲۶

چکیده

مفهوم خواست/مصلحت عموم در طی دهه های گذشته، و در قالب مباحثات و مناظرات، همواره بعنوان یکی از بنیادی ترین پایه های مشروعیت عمل شهرسازی مطرح شده است. با این وجود، یکی از ضعف های مهم و قابل اشاره در راستا ی این امر، عدم شفافیت و روشنی این حوزه مفهومی است. به خصوص در زبان فارسی که حجم تولیدات در این زمینه نظری بسیار محدود و اغلب مربوط به رشته هایی همچون علوم و فلسفه سیاسی بوده است. در این پژوهش، ضمن تدوین چارچوبی کلی از تاریخچه این مفهوم در دانش و کُنش شهرسازی، با رویکردی کتابخانه ای-تحلیلی، بر کشف و اشاره به دوگانگی-های بنیادین مستتر در این عبارت، ایده و مفهوم تاکید شده است. روشن شدن این مسائل می تواند ضمن گسترش افق نظری علاقمندان به این حوزه، با رفع شکاف معرفتی ناشی از اتکا به تنها یک وجه و یک قطب از این دوگانگی ها، از بسیاری کج فهمی ها و به دنبال آن تعارضات نظری-عملی در این باب نیز جلوگیری نماید.

تبلیغات