آرشیو

آرشیو شماره ها:
۴۷

چکیده

گونه ادبی «منظومه» نقش مهمی در برقراری ارتباط با مخاطب دارد ودرحفظ و انتقال تاریخ و فرهنگِ یک ملت نقش مهمی ایفا می کند. منظومه های ظهرروزدهمِ امین پور، قصه شهر سنگستانِ اخوان ثالث وصدای پای آبِ سپهری متن مبنای تحلیلِ این مقاله است. پژوهش حاضر بر مبنای این مساله اساسی شکل می گیردکه درپیوند میانِ فرایند ساختارزبانی سه منظومه، نقش نحوی و معنایی«قید وصفت»، در انتقال اندیشه و باور شاعر چگونه است و مؤلفه های سبکی شعرکدامند؟ این تحقیق، بر پایه روش توصیفی-تحلیلی وبا استفاده از مقوله «وجهیت در قید و صفت» مورد بررسی قرار می گیرد تا با واکاوی چگونگی کاربرد قید و صفت درمتن، مقداربازتاب اندیشه شاعر در متن و میزان موضع گیری او سنجیده شود. دستاوردهای مقاله عبارتنداز؛ اندیشه های آرمان گرایی، واقع گرایی و مرگ اندیشی در این منظومه ها جریان دارد. این گونه های تازه ادب غنایی را می توان «زیرنوع و ازمتفرعات نوع ادبی غنایی» به شمار آورد. صورت سبکی شعرصدای پای آب و ظهر روز دهم «واقع گرا و عاطفی» است، اما قصه شهر سنگستان، فقط «واقع گرا» است. جهت گیری امین پور نسبت به موضوع شعر، موضِع آشکار است، اما جهت گیری سپهری و اخوان، موضعِ آشکار و پنهان است.

تبلیغات