شخصیت ها و داستان های محمود و ایاز و لیلی و مجنون، بازتاب گسترده ای در عرفان داشته اند و از آنها برای بیان مفاهیم عرفانی استفاده شده است. این دو داستان به دلیل قابلیت های فراوانی که در تأویل پذیری عرفانی در درون خود دارند نسبت به سایر داستانهای عاشقانه دیگر نظیر: ویس و رامین، خسرو و شیرین و ...بیشتر مورد توجه عرفا قرار گرفته اند. هر یک از شخصیت های محمود و ایاز و لیلی و مجنون نمادهای خاص عرفانی هستند که از آنها برای بیان مفاهیمی چون: لطف و قهر حق، عاشق و معشوق عرفانی و بنده و سالک مطیع اوامر الهی و ...استفاده می شود. به علاوه از حکایت های این دو داستان برای بیان مفاهیم عرفانی دیگری نظیر: اتحاد عاشق و معشوق و بنده و حق، غیرت حق، عشق مجازی، بندگی حق، ظهور وحدت در کثرت، کرامات عرفا، فنا و بقا ،تغییر جایگاه عاشق و معشوق و ... استفاده می شود. در این پژوهش ضمن بررسی علت توجه عرفا به این دو داستان، مقایسه ای بین این دو داستان و شخصیت های آنها در آثار عرفانی صورت می گیرد و مفاهیم عرفانی حاصل از حکایت ها و شخصیت های آنها در برخی از آثار عرفانی ذکر و بررسی و تحلیل می گردند.