ملّی گرایی عقیده ای است که اغلب حسّ وفاداری و دلبستگی نسبت به شاکله های یک ملّت نظیر زبان، اساطیر، عادات و سنّت ها، فرهنگ و ارزش های اخلاقی و اجتماعی، اعتقادات دینی و نظایر آن را پدید می آورد. نظامی گنجوی شاعر پرآوازه ایران، در خمسه خود نسبت به هویّت ایرانی و وطن پرستی، کمی از فردوسی و شاهنامه ندارد. نگارنده در مقاله حاضر بر آن است تا نگرشی به برخی از مؤلّفه های ملّی گرایی نظامی در مثنوی خسرو و شیرین نظامی گنجوی داشته باشد. از این رو با مطالعه کلّی و دقیق این مثنوی، مواردی را در جای جای داستان یافته که به نوعی گویای تعلّق خاطر او به مضامین ملّی گرایی است. مضامینی که در این مقاله مطرح شده اند عبارتند از: توجّه به مفاخر و شخصیت های دینی، تاریخی، اسطوره ای و حماسی، آثار باستانی، آیین باستان، رعایت عدل، آسایش و آزادی ملّت، حفظ آیین و ارزش های اخلاقی و اجتماعی، زبان فارسی دری و پهلوی، نژادگی و صنایع.