تطبیق نظریه تفسیری پل ریکور و وضع الفاظ برای ارواح معانی ملاصدرا گویای آن است که دو اندیشمند علی رغم اشتراک های لفظی فی مابین دیدگاه ها از نظر معنایی چندان همسو نبوده و تمرکز پل ریکور بر مادی گرایی و ملاصدرا بر ماوراءالطبیعه سبب شده تا پل ریکور جهان را همین جهان ماده فرض کند در حالی که ملاصدرا مراتب لایتناهی را برای جهان متصور است و این امر سبب شده تا ریکور در حوزه روش به پدیدارشناسی هرمنوتیک توجه کند و ملاصدرا در چارچوب متافیزیک سنتی پیش رود در نتیجه ریکور در پی کشف مراد مؤلف نبوده اما ملاصدرا به دنبال کشف مراد مؤلف است تا فهم خود را به بالاترین مرتبه نظام لایتناهی هستی نزدیک کند و این خود پل ریکور را در زمره قائلان به نسبی گرایی در فهم متن و ملاصدرا را موافقان عدم نسبی گرایی در فهم متن سوق می دهد.