آرشیو

آرشیو شماره ها:
۲۹

چکیده

هدف مقاله، واکاوی جایگاه تفکر انتقادی در اسناد بالادستی آموزش وپرورش ایران از نظر میزان کاربست مؤلفه های تفکر انتقادی فسیونه است. به همین منظور، پژوهشگر برای دستیابی به پاسخ پرسش ها از پارادایم کیفی بهره جسته است. از بین جامعه پژوهش، اسناد برنامه درسی ملی و مبانی نظری تحول بنیادین به روش هدفمند و با در نظر گرفتن قواعد حداکثر تنوع و رسیدن به مرحله اشباع نظری انتخاب شدند. در این پژوهش، روش تحلیل محتوای کیفی نظام مقوله بندی قیاسی به کار رفته و بر دو بعد گرایشی و مهارتی تفکر انتقادی از دیدگاه فسیونه تمرکز شده است. یافته های حاصل از تحلیل محتوای اسناد نشان می دهند که در بعد گرایشی، بیشترین توجه به گرایش اطمینان به تعقل خود و کمترین توجه به گرایش کنجکاوی است. در بعد مهارتی نیز بیشترین توجه به مهارت ارزشیابی و کمترین توجه به مهارت توضیح است. یافته های پژوهش بیانگر تناسب نسبتاً نزدیک بین این دو بعد در این اسناد است. پیشنهاد می شود با استناد به ضرورت اصل ترمیم و بازنگری اسناد تحول بنیادین آموزش وپرورش در بازه های زمانی، سند برنامه درسی ملی در بعد گرایش های تفکر انتقادی، بازنگری و اصلاح شود.

تبلیغات