شهر اهواز، از جمله شهرهای واقع در منطقه نسبتا خشک است . شهر و اقلیم، تأثیر گذاری تنگاتنگی بر یکدیگر دارند. به دلیل اهمیت این موضوع، ای ن تحقیق بر آن است که با رویکرد توصیفی- تحلیلی و با بهره گیری از مدل رتبه ای من- کندال به مطالعه تغیی رات عناصر اقلیمی شامل حداقل، حداکثر و متوسط دما، بارش و رطوبت اهواز در ط ول دوره آم اری2015-1965 در فرایند توسعه منطقه ای و برنامه ریزی شهری پرداخته است .نتایج به دست آمده از تحلیل داده ها نشان می دهد که با توجه به مطابقت روند های دما و بارش، بافت قدیمی شهر جهت آسایش و رفاه شهروندان ، فضاسازیهای درون شهری خود را کاملا بر اساس عناصر محیطی انجام داده است. ساخت فشرده، کوچه های باریک و سایه دار و حتی رنگ ساختمانها متأثر از این توجه می باشد. بر این اساس محور اصلی بحث، بررسی چگونگی تأثیر شرایط اقلیمی بر شهرسازی بومی ایران و نیز استخراج این اصول بکار گرفته اقلیمی در مصالح، تیپولوژی معماری، سازمان فضای شهری و عناصر شهری می باشد. که باید برای احتراز از این خشکی و پیامدهای دیگر آن، برنامه ریزی توسعه شهری و منطق ه ای در راستای مقابله با بحران و به صورت مدیریت ریسک جهت یابی شود.