معماری فضاهای همگانی، جایگاهی برای یکپارچگی تنوع فرهنگی و حضور جریان های متفاوت اجتماعی است. در این فضاهای جمعی، امکان نوآوری و تکثر آراء هنری وجود دارد و از همین روی، فضاهای جمعی به نشانه ای از سلیقه ی رایج معماری در بستر خود بدل شده اند. این پژوهش درصدد آن است تا با دریافت داده های میدانی و تحلیل جامعه شناختی، روندی تکمیلی برای طراحی فضاهای خدمات همگانی تولید کرده و نگرش عمومی به حوزه ی تخصصی معماری را پایش نماید. در غالب پژوهش ها به نقش معماری بر رفتارهای انسانی پرداخته شده که از آن با نام «روان شناسی محیط» یاد می شود؛ اما نگرش به معماری به عنوان عادت واره و محصولی، که پس از گذشت زمان و حضور کاربر، دچار دگرگونی می شود و می تواند برآمده از رفتارهای جمعی دچار تغییر ماهیت (ادراکی/عینی) شود، موضوعی است که کمتر مورد بحث قرار گرفته است. حال این سؤال مطرح می شود که برداشت و ادراک معمارانه و مؤلفه های مؤثر در فهم فضای عمومی از دیدگاه کاربران از چه الگویی پیروی می کند؟ تدوین الگوی برداشت و ادراک عمومی از معماری، می تواند در زمان طراحی و در تولید روش های طراحی مبتنی بر حضور فعال کاربران، مؤثر واقع گردد. با توجه به مطالعه ی این پژوهش بر روی جامعه ی آماری ۱۲۰۰ نفری و پایش برداشت های افراد از موضوع معماری فضاهای همگانی، می توان گفت هویت های اجتماعی، در فضای ادراکی متفاوتی از موضوع معماری به سر می برند. شاخص های فردی و گروهی، خوانش های مختلفی از مسئله ی معماری دارند که گونه بندی آن ها، از منظر پارامترهای موجود در ساختمان، به الگویی برای طراحی فضاهای عمومی تبدیل می گردد.