در عصر آشوب های سیاسی پس از سقوط حکومت صفویه، به سبب ضدیت افغان ها و نادرشاه افشار با نقش آفرینی مؤثر علماء، بسیاری از آنان به قتل آمدند یا به سرزمین های دیگر تبعید شدند، ولی آنان همچنان پیوندهای آموزشی و اجتماعی خود را حفظ کردند. بر این مبنا، پژوهش حاضر درصدد یافتن پاسخ به این پرسش است: علماء در دوره فترت افغان و پادشاهی افشاریه چه نقش و جایگاهی داشتند؟ چنین به نظر می رسد که آشوب های جامعه ایران تأثیر دوگانه ای بر قشر علماء داشت: از یکسو به ضعف وجهه آموزشی و بنیه مالی آنان انجامید و از سوی دیگر به سبب مشارکت علماء در مذاکرات سیاسی مذهبی، موجب نقش آفرینی فعال ایشان گردید. در پژوهش حاضر، با استفاده از روش تحقیق تاریخی و داده های کتابخانه ای از منابع دست اول تاریخی پس از توصیف و طبقه بندی جنبه های گوناگون وضعیت اجتماعی علماء، این ویژگی ها و تأثیرات مختلف آن بررسی می شود.