یکی از آیات مهم قرآن که ناظر بر تعامل مسلمانان با این کتاب شریف است، و در آن شکایت پیامبر(ص) از مهجوریت قرآن بدون تصریح به زمان آن مطرح شده، آیه سی اُم سوره مبارکه فرقان است. مفسران و مترجمان قرآن در باره این آیه عموماً سخن از بی توجهی به قرآن، متروک گذاشتن و وانهادن آن، و عمل نکردن به فرامین آن گفته اند و گاه « مَهْجُوراً » را به معنای سخن های ناروا و زشت دانسته اند که به قرآن نسبت داده می شد. پژوهش حاضر با توجه به واژه های همنشین از قبیل « ذالک » ، « قوم » ، و « اِتّخَذَ » در صدد بیان این مطلب است که هدف آیه اساسا وانهادنِ قرآن نیست، بلکه گرفتن قرآن است، اما به شکل دورشده. در آیه 30 فرقان، متعلَقِ « مَهْجُوراً » بیان نشده، اما با توجه به سیاق آیه و مصداقِ « ظالم » ، و با توجه به احادیث مربوط به همراهی قرآن و مبیّنان آن، و نیز حدیث ثقلین معلوم می شود که قرآن را از مبیِن و قرین خود، یعنی شخص پیامبر(ص) و اهلبیت(ع) دور و مهجور ساخته اند. نیز زمانِ آیه، روز رستاخیز نیست، و مراد از « قوم » در آیه نیز، همه مسلمانان تا قیامت نیست، بلکه قوم رسول خدا است که قرآن را خودبسنده و کافی پنداشتند.