انگاره شیطان در متون دینی تورات و قرآن کریم همسو با مولفه های خداشناسی و هستی شناسی بازشناسی می گردد. هستی شیطان در پنداره روایی تورات از ناهمسانی یا فقدان وحدت وجودی بهره دارد و با صورت بندی متفاوت، روایی طبیعی و انتزاعی و با کارکردهای گوناگون بازنمون شده است. شیطان در انگاره پیشا اسلامی از ماهیت اسطوره ای در ذیل رب الارباب پرستی خوانش شده است و دگرگونی روایی تورات از شیطان به عنوان موجودی آگاه، خیرخواه و با گمانه مستقل از خدا با کارکرد خاص به موجودی دوراندیش، آزماینده و فریبکار، برآمده از شیوه پیدایی و پدید آمدن تورات در روند تاریخی، همزیستی، همکنشی با تمدن ها(میان رودانی) و پیوند با نظام گفتمانی آنان است، ولی در رهیافت قرآنی با محوریت توحید، معنای نوینی از آن ارائه شده است. تبار شیطان در روایتگری تورات از ماهیت الوهی اساطیری بهره داشته و کارکرد دوگانه او برای نظم زمینی، ذیل خدای برتر قابل خوانش است، اما تبار شیطان در قرآن به عنوان آفریده خداوند و بهره مند از صفت اختیار با کارکرد همگون (وسوسه گر، گمراه کننده،...) روایت شده است. در این جستار با بهره مندی از شیوه معناشناختی هم زمانی و درزمانی و مولفه های همبسته با آن به بازخوانی تبارشیطان از جهت چیستی و کارکردی در متون تورات و قرآن کریم پرداخته و تلاش شده تفاوتهای روایی آن را آشکار سازد.