جود خشونت، صلح محقق نمی شود. خشونت فرهنگی و ساختاری، دو مانع اصلی برای دست یابی به صلح پایدار در جوامع و در سطح بین المللی هستند. خشونت فرهنگی به جنبه هایی از فرهنگ اشاره دارد که خشونت را توجیه می کنند یا به آن مشروعیت می بخشند و دین می تواند یکی از منشأهای خشونت فرهنگی باشد. خشونت ساختاری به تبعیض، محرومیت و ممنوعیت های نهادینه شده در جامعه اشاره دارد؛ خشونت ساختاری در ساختارها نهفته است و در توزیع نابرابر قدرت، منابع و فرصت ها نمایان می شود. پژوهش حاضر از نوع کیفی است و با استفاده از روش توصیفی تحلیلی به بازخوانی آیات قرآنی مرتبط با صلح و خشونت می پردازد تا موضع قرآن را درباره این دو مقوله (بر مبنای تعریف و گونه بندی یوهان گالتونگ) به دست آورد. در این راستا آیات مربوط به اصول دین اسلام، اخلاق و معنویت اسلامی، هدف بعثت پیامبران الهی و شیوه های دعوت به دین را انتخاب و نسبت آن ها با صلح و خشونت را بررسی می کند. همچنین به مقایسه تطبیقی ویژگی های طاغوت وساختار اجتماعی جامعه تحت سلطه فرعون با مؤلفه های خشونت ساختاری پرداخته، نتیجه می گیرد اصول اسلام و دیگر آموزه های قرآنی - اسلامی صلح محور و خشونت ستیز بوده، پایه های محکمی برای صلح فرهنگی هستند اماخشونت فرهنگی و خشونت ساختاری را نفی کرده، آن ها را برنمی تابند.