با توجه به دلالت های معناشناختی آیات، متعلق بطلان، اعتقاد، وجود، فعل، و یا قول است. اعتقاد باطل در قرآن به دو صورت قابل پی جویی است: یک: باطل اعتقادی سببی: اعتقاد باطلی که سبب تحقق باطل های دیگر می گردد؛ مانند آیه « ... الَّذِینَ کَفَرُوا اتَّبَعُوا الْباطِلَ؛ همانا کفار از باطل پیروی می کنند (محمّد/ 3). پیروی از باطل که یک فعل باطل یا مصداق باطل در این آیه که شیطان است یک باطل وجودی است ولی در واقع سبب این فعل یا سبب تطبیق باطل بر شیطان همانا کفر است که اعتقادی است. در واقع باطل حقیقی همان اعتقاد است.علت حقیقی خواندن باطل اعتقادی و مجازی تلقی کردن باطل های دیگر هم همین است(طباطبایی، ج11، ص455) ؛ چه این که علاقه مسببیت به عنوان علاقه مجاز در این جا وجود دارد. باطل حقیقی در مجموع آیات، کفر، شرک ، نفاق و نافرمانی از دستورات الهی است. دو: باطل اعتقادی مصداقی: مصداق هایی برای باطل اعتقادی در آیات بیان شده: کفر به خدا، کفر به پیامبر اسلام، استنکاف در پذیرش معاد، انکار ضروریات دینی، نفاق، شرک نظری و ... ، باطل است. باطل وجودی: وجود متعارض و متنازع با وجود حق باطل است. باطل فعلی: ایمان به باطل، اطاعت و عبادت غیر خداوند، پیروی از باطل و ... باطل است. باطل قولی : قول به: وجود نوشتاری متعارض با قرآن، تحریف قرآن، ناهماهنگ بودن عقاید قرآن با عقل، مسانخ نبودن احکام قرآن با حکمت، غیر مطابق بودن اخبار قرآن با واقع و ... باطل است