آرشیو

آرشیو شماره ها:
۳۶

چکیده

به اعتقاد تحلیل گران گفتمان انتقادی، متون، منعکس کننده تاریخ، روابط و ساختارهای اجتماعی، ایدئولوژی و کارکرد قدرت هستند و ازاین رو می توانند زمینه ای مناسب در مطالعات تحلیل گفتمان و نقد زبان شناختی باشند. اشعار عرفانی عصر صفوی، از چنین منظری، دلالت های ضمنی مهمی دارند و بخشی از واقعیات آن عصر را آینگی می کنند. بسامد بالای عناصر شیعی (نشانه ای از التقاط تشیع و تصوف)، حضور بالای نهاد در جملات (نشانه ای از بی پروایی شاعران در بیان ما فی الضمیرشان که خود معلول پیوند ایشان با مرکز قدرت است)، فراوانی جملات معلوم و بلند (نشانه ای از اطمینان گویندگان به گزاره های طرح شده) و... بخشی از این دلالت های ضمنی است. از سوی دیگر حواله دادن برخی کاستی ها به مردم عصر و زهاد و واعظان یا قضای ایزدی، نشان می دهد که این گویندگان یا هم چنان زیر سیطره نگاه غالب و سنت های ادبی و عرفانی هستند یا به اقتضای روابطی که با مرکز حکومت دارند نمی توانند انتقادات را مستقیماً به سران حکومت و بدنه اصلی آن متوجه بکنند.

تبلیغات