آرشیو

آرشیو شماره ها:
۲۳

چکیده

این مقاله ضمن تصریح بر اهمیت تعیین کننده های اجتماعی سلامت و بیماری، مناسبات بین درد مزمن و فقر را به مثابه مهمترین تعیین کننده اقتصادی و اجتماعی آن مطالعه می کند. برای تحقق این هدف، روش های های پژوهش کیفی و به طور مشخص اتنوگرافی رِوایی، و حدود نه ماه حضور مستمر در میدان و انجام مشاهده و مصاحبه روایی با بیماران اسکلتی دارای درد مزمن بکار گرفته شده است. برای تحلیل داده ها از تحلیل روایت مبتنی بر مضمون و از مدل سیال میلز و هابرمن استفاده شده است. یافته های این جستار نشان می دهد که نوعی درهم تنیدگی یا هم افزایی در شرایط محیطی، شاخص های جمعیت شناختی و دیگر تعیین کننده های احتماعی در خصوص درد مزمن وجود دارد. به طور مشخص، شرایط جغرافیایی خاص منطقه موکریان به همراه نظام های فرهنگی و اجتماعی فقر گستر با سوق دادن افراد ساکن در منطقه به انجام فعالیت ها و شغل های سخت و فرسایشی، آنان را مستعد ابتلا به بیماری-های اسکلتی دارای درد مزمن می نماید. همچنین فقر اقتصادی حاصل از مشاغل کم درآمد و ناپایدار و غیرایمن و بیکار شدن بر اثر درد و بیماری و ضعف یا فقدان حمایت اجتماعی کافی از یک سو، و عدم توسعه یافتگی، در حاشیه بودن و فقدان امکانات و تسهیلات خدمات بهداشتی و درمانی از سوی دیگر، بیماران اسکلتی دارای درد مزمن را در شرایط خطیر جسمانی و روانی و رنج روزافزون اجتماعی قرار داده است.

تبلیغات