آرشیو

آرشیو شماره ها:
۱۸

چکیده

یکی از شاخه های نقد ترجمه، ارزیابی ترجمه به منظور تشخیص سطح کیفی آن است؛ از جمله الگوهای ارائه شده در این نوع ارزیابی و نقد، الگوی نقد ترجمه گارسس است که به سبب دارا بودن مؤلفه های تعیین میزان قابلیت وکیفیت متون ترجمه و میزان مطابقت آن ها با متن مبدأ، می تواند الگویی مناسب برای نقد ترجمه های قرآن کریم نیز باشد. پژوهش حاضر در نظر دارد تا انتخاب های واژگانی ترجمه حداد عادل، معزی و انصاریان را از آیات جزء 29 و30 قرآن کریم، طبق مدل پیشنهادی گارسس در سطح معنایی- لغوی، مورد نقد و ارزیابی قرار دهد و به این سؤال پاسخ گوید که میزان تطابق ترجمه های حداد عادل، معزی و انصاریان با روش گارسس در سطح معنایی-لغوی تا چه حد بوده است؟ مهمترین یافته های این پژوهش که به روش توصیفی- تحلیلی با هدف ارزیابی میزان برابری متن مبدأ با مقصد صورت گرفته، بیانگر این است که واژگان ترجمه های مذکور از نظر مؤلفه های گارسس، قابل نقد و ارزیابی است به گونه ای که ترجمه های هر یک از مترجمان یا توضیحی (توضیح تفسیری و واژگانی) است و یا موارد بی شماری از همانندی و معادل سازی و قبض و بسط نحوی و انتقال ابهام را در خود دارند. بررسی میزان مطابقت ترجمه ها با سطح معنایی- لغوی الگوی گارسس نشان می دهد که ترجمه انصاریان در همه این سطح به جز قبض نحوی بیشترین مطابقت را با سطح معنایی لغوی دارد و در درجه دوم ترجمه حداد عادل به میزان متوسط از این سطح کاربست را دارا بوده به گونه ای که همه این سطح در ترجمه وی مشاهده می شود و در نهایت، ترجمه معزی به دلیل تحت اللفظی بودن به جز قبض نحوی که بالاترین مطابقت را داراست، در موارد دیگر کمترین کاربست را از الگوی گارسس داشته است.

تبلیغات